Get Mystery Box with random crypto!

چهل سالگی

لوگوی کانال تلگرام chelsalegi — چهل سالگی چ
لوگوی کانال تلگرام chelsalegi — چهل سالگی
آدرس کانال: @chelsalegi
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 16.87K
توضیحات از کانال

@Alirezamousavi22 ادمین
Instagram @chelsalegi
‏‎‎چهل سالگی اعطای عصای تعقل و تفکر از سوی خداوند

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-06-10 16:42:04 رفته بودم کرم آبرسان پوست بخرم. دو دختر نهایتا هفده هجده ساله هم توی مغازه داشتند خرید می کردند. به قدری زیبا بودند که آدم فکر می کرد از تابلوهای شمایل فرشته های دوران رنسانس بیرون زده اند. از هر چیز گرانترین و بهترین برند را برداشتند. از ماتیک گرفته‌ تا عطر و ریمل و کرم های تقویتی پوست. ظاهرشان مثل محصل ها به نظر می رسید. فروشنده خریدشان را جمع زد. چیزی حدود دوازده میلیون تومان شد. یکی شان موبایلش را درآورد. به شخصی تلفن زد و گفت: "عشقم بیا. تموم شد."
لحظاتی بعد پیرمردی حدودا هفتاد و چند ساله که با عصا راه می رفت اما ظاهری بسیار شیک و اشرافی داشت، وارد مغازه شد. دستمال گردن زیبایش توجهم را جلب کرد. یک جوری به اطرافش نگاه می کرد انگار پادشاهی چیزی است. کارتش را به فروشنده داد. دخترها لُپ پیرمرد را کشیدند و قربان صدقه اش رفتند. یکی‌شان گفت:
"عشق خودمی بابایی"
پیرمرد هم خندید و لُپ دختر را کشید. وقتی فروشنده مبلغ را کسر کرد و کارت را پس داد یکی از دخترها دستش را انداخت دور بازوی پیرمرد و از مغازه خارج شد. دیدم که بازویش را می مالید. آن یکی اجناس را تحویل گرفت. به من نگاه کرد و چشمکی زد و گفت:
" این‌ پیری کاری که نمی تونه بکنه. فقط خوشش میاد بمالیمش. ما هم‌می مالیم. پیرخر گدا کارتش رو که دستمون نمیده. میگه هر چی می خواید انتخاب کنید. خودم حساب می کنم."
وقتی رفت من و خانم فروشنده به هم نگاه کردیم. ولی چیزی نگفتیم. کارتم را بهش دادم و گفتم لطفا حساب کنید. از پشت شیشه مغازه دخترها را به همراه پیرمرد دیدم که سوار ماشین گرانقیمتی شدند. عقب نشستند. حدس زدم پیرمرد راننده داشته باشد. همین.
آرام روانشاد
@chelsalegi
17.6K views13:42
باز کردن / نظر دهید
2022-05-30 13:07:05
این روزها اگر گاه‌به‌گاه به یک قنادی بروم یا رستورانی، با دیدن جمعیت ایستاده جلوی ویترین‌ها برای انتخاب کیک یا شیرینی و یا افرادی که پیتزا و ساندویچ سفارش داده‌اند و منتظرند تا میزی برایشان خالی شود فکر می‌کنم اوضاع مردم آن‌قدرها هم که گفته می‌شود خیلی بد نیست انگار.
اما هر روز بعدازظهر که از سر بیکاری می‌روم دفتر املاک رفیقی می‌نشینم برای این‌که بگذرد این روزگار تلخ‌تر از زهر، با سکانس‌های متعدد و مکرری مواجه می‌شوم که به روی دیگر و البته واقعی ماجرا اشاره دارد تا متوجه شوم آن انگار، توهمی بیش نیست.
سکانس امروز؛
خانم تقریباً مسنی وارد دفتر شد و از همکار آن رفیق پرسید با دویست ، ماهی دو تومان چیزی برای اجاره دارند.
پاسخ را من می‌دانستم.
نه متاسفانه. با این رقم چیزی نمی‌تونید پیدا کنید. ممکنه پنجاه، شصت متری بدون آسانسور.
خانم مسن گفت: مهم نیست. دو نفر هستیم. فقط طبقات بالا نباشه. پای از پله‌ها بالا رفتن نداریم دیگه.
مرتضی قدیمی
@chelsalegi
21.3K views10:07
باز کردن / نظر دهید
2022-05-30 13:01:29 ‍ خوزستان که بودم چندتا پلاستیک کمک یه خانم میان‌سال رو جا به جا کردم میخواست دستمو ببوسه، نذاشتم. بابام نزدیک بود به وحشتناک‌ترین شکل ممکن بزنه به یه موتور که مقصر ما بودیم کسی که پشت موتور بود با یه لحن آروم گفت آقا دقت کن خب.
تو بازار ماهی‌فروشها خریدمون چیز دیگه‌ای بود به یه ماهی دست زدم گفتم وای چه باحاله! کسی که صاحبش بود دوتا بزرگشو جدا کرد و بهم داد. رفتیم یه جا ازشون اجازه گرفتیم گوشیمون رو شارژ کنیم ،کافه بود، برامون چایی زعفرونی با نبات آوردن. به یکی از مغازه‌دارا گفتم من این مدل شامپو به موهام میسازه که شیراز باید دو برابر این قیمت براش پول بدم گفت شمارم رو داشته باش هرموقع خواستی بگو برات میارم و میفرستم نخوای انقد زیاد پول بدی و بی‌هیچ چشم‌داشتی این کار رو برام انجام داد. استاد دانشگاه داداشم دید ما مسافریم و غریب دعوتمون کرد خونه‌ش تا ناهار دورهم باشیم چه خودش و چه خانمش بسیار گرم تحویلمون گرفتن
جنوب خلاصه نمیشه به یه موقعیت مکانی داخل نقشه. جنوب یه سبک زندگیه . منی که اهلِ جنوب کشورم و بیشتر با شهرهایِ جنوبی و آدماش در ارتباط بودم هر ثانیه از متروپل و شیون مادرا و اشکشون و لهجه‌ای که شیرینه ولی غمش جیگر آدمو میسوزونه باعث میشه اشک تو چشمام جمع شه من عزیز از دست دادم معنی داغ رو خیلی خوب متوجه‌ام. داغ آبادان بد رو دلم سنگینی میکنه. یادم به تک‌تک محبتهایِ جنوبیها میوفته و قلبم هزارتیکه میشه براشون. کاش کاری از من برمیومد. کاش هرچی خاک از متروپل بلند شده میخورد تو سر کسایی که درد نشوندن به دلِ شما. داغتونو نبینم
غزاله
@chelsalegi
17.5K views10:01
باز کردن / نظر دهید
2022-05-30 12:47:24
این رویه‌ای که از سوی عده‌ای از خانم های هنرمند باب شده که بدون هیچ مدرک و دلیلی ادعا می‌کنند فلانی به من تعرض کرده یا آزار جنسی داده نه اخلاقی است، نه حقوقی است و نه مفید فایده.
این از اولی‌ترین و بدیهی‌ترین اصول قابل قبول تمام مکاتب حقوقی دنیاست که بار اثبات ادعا به عهده مدعی است و صرف یک ادعا تا زمانی که توسط مرجع قانونی اثبات نشود، بی اساس و واهی است و ادعا و انتشار آن قبل از اثبات به لحاظ اخلاقی و حقوقی مذموم است.
اگر صرف داشتن یک ادعا هرچند به لحاظ ثبوتی اتفاق افتاده باشد، ولی قابلیت اثبات در محاکم قانونی را نداشته باشد و فقط در رسانه ها و افکار عمومی پخش شود، در دراز مدت به ضرر همه افراد جامعه و بزه دیدگان واقعی است.
ترتیب اثر به ادعاهای بدون دلیل موجب می‌شود سنگ روی سنگ جامعه بند نشود.
خانم هنرمند بعد از سالها یادش آمده که فلان آقای هنرمند به او "تعرض" کرده! حالا واژه مبهم تعرض یعنی چه؟ یعنی پیشنهاد رابطه جنسی داده؟ زنای به عنف کرده؟ دست و بوسه بدون رضایت مرتکب شده؟ تهدید کرده؟ معلوم نیست؟
دلیلی دارید؟ خیر. پس خیلی غلط میکنید با آبرو و حیثیت افراد بازی می‌کنید!
احسان شجاعی
@chelsalegi
12.0K views09:47
باز کردن / نظر دهید
2022-05-30 12:42:35 اینستاگرام پر شده از خوشحالی و شادی برای زهرا ابراهیمی و جایزه‌ای که برد.
و من حیران از متن‌های عجیبی که برایش نوشته‌اند.
و از همه غریب‌تر، ماجرای ققنوس‌وار برخاستن از خاکستر خویشتن است.
اگر زهرا ابراهیمی دچار آن ماجرای البته هولناک شد اما خوش‌بختانه این شانس را داشت تا برخلاف جوانان گرفتار امروز اینجا در فرانسه زندگی کند و از حمایت افرادی چون گلشیفته فراهانی برخوردار شود و بیش‌و‌کم راهی را که دوست دارد برود و جایی در قبیله هنرپیشه‌های دوزاری صداوسیما و باقی جاهایی که می‌شناسید، نداشته باشد.
اگر زهرا ابراهیمی به زعم ایشان از خاکستر خود برخاست، پسران و دختران این مرز و بوم در مقطعی که دنیا تلاش می‌کند امکان زندگی در سیاره‌ای دیگر را فراهم کند، گرفتار معیشت خود هستند.
جالب ماجرا اینکه آن تراژدی برای زهرا ابراهیمی تمام شده است اما برای «اینستاگرامیان» هنوز نه؛ حال آن‌که این روزها اخبار عجیبی از تعداد سقط‌جنین و آسیب‌هایی که نسل کمتر از هجده سال، گرفتار آن هستند به گوش می‌رسد بی‌آنکه اهمیت داشته باشد آینده‌ای بسیار تلخ‌تر از آن‌چه زهرا ابراهیمی پشت سر گذاشت،ممکن است در انتظار این نسل باشد . آینده‌ای که قطعاً منجر به دریافت هیچ جایزه‌ای نیست و نخواهد بود چراکه امکان خواستن و چشم‌اندازی برای برخاستن وجود ندارد.
لفظ اینستاگرامیان هم مشخصاً برای کسانی است که برای هر موضوعی، متنی از قبل نوشته شده دارند انگار برای صرفا لایک گرفتن و دیده شدن.
مرتضی قدیمی
@chelsalegi
10.6K views09:42
باز کردن / نظر دهید
2022-05-30 12:37:39
سریال "نرگس" گرچه یک ملودرام خانوادگی بود اما به یک تراژدی تبدل شد برای بازیگران زنش....دو دختر شوکت یکی از بهترین بازی های حسن پورشیرازی یکی زهرا امیرابراهیمی بود به اسم زهره....و یکی زهره فکور صبور بود به اسم پری....آن ماجرای ویرانگر فیلم خصوصی امیرابراهیمی بعد از این سریال آمد و مانع از فعالیتش در سینمای ایران شد....او از ایران رفت و امروز جایزه بهترین بازیگر زن کن را در دست دارد....او رفت و به خودشکوفایی رسید و زهره فکور صبور ماند و به خودکشی رسید! چه نسبت عجیبی: فکور، صبور، خودکشی
از آن سو پوپک گلدره بازیگر نقش نرگس هم وسط سریال تصادف کرد و جان سپرد....عاطفه نوری هم که با بازی در نقش نسرین در سریال "نرگس" به شهرت رسید بعد از سریال "دوران سرکشی" ناگهان دورانش به سر آمد، غیبش زد و از دنیای بازیگری دور شد!....
مرگ، حادثه، خودکشی، مهاجرت اجباری، بیکاری و....آنچه تقدیر بازیگران نرگس شد، روایتی واقعی تر از زیستن در ایران را به تصویر می کشد تا خود سریال!...شاید سهراب خوش خیال بود که می گفت: "تا شقایق هست زندگی باید کرد"...اینجا به قول حافظ: "چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد!"
رضا صائمی
@chelsalegi
13.5K views09:37
باز کردن / نظر دهید
2022-05-29 09:17:56
‏فرزند محمودرضا خاوری از سوی مجله 'تایکون' به‌عنوان «تاجر الهام‌بخش» سال معرفی شد! در گزارش این مجله آمده است: «اردوان ‎خاوری متعلق به خانواده‌ای است که چندین نسل سابقه کارآفرینی دارند و تجربه صدها سال کسب و کار و ظرافت‌های آن به او ارث رسیده است.» گزارش ‏این مجله هیچ اشاره ای به پرونده محکومیت و اختلاس محمودرضا خاوری در ایران، فرار وی به کانادا و پرونده‌های متعدد بعدی این خانواده نکرده و تنها به توضیح‌ "دستاوردهای تجاری" اردوان ‎خاوری پرداخته و وی را به‌عنوان یک تاجر و کارآفرین موفق معرفی کرده است کانادا به عنوان یک دولت دموکراتیک و حامی حقوق بشر، شده پایگاه دزدانی که بعد از مدتی هم تبدیل به کارآفرین و … خواهند شد و هیچ تلاشی هم بر ممانعت ورود این افراد و یا ضبط اموال ایشان انجام نمیگیرد. ولی در جذب مهاجر عادی نهایت سختگیری وجود دارد
@chelsalegi
17.4K views06:17
باز کردن / نظر دهید
2022-05-28 16:01:52 ‍ کثافت ترین صنایع دنیا به لحاظ زیست محیطی "صنایع بسته بندی" ست که قائم بر "پلاستیک" اند.
هر یک قوطی آب بسته بندی با اسم تقلبی آب معدنی که خریداری می کنید ، نود درصد قیمتی که برای آن می پردازید ، قیمت "بسته بندی" ست ، بقیه قیمت محتویاتش که آب است. یعنی اگر یک قوطی آب یک و نیم لیتری را هزار تومان می خرید ، نهصد و پنجاه تومان پول قوطی ست ، پنجاه تومان قیمت آب.
صنایع کثافت ِ بسته بندی با فروش "بسته" سر پاست ... اگر همین فردا یک پوفیوز زرنگی پیدا شود که خاک توی کوچه یا شن دریا را "بسته بندی" کند و مزایایی برای آن خاک یا شن روی بسته بندی "چاپ" کند و توی تلویزیون و اینترنت هم کالایش را تبلیغ کند ، صدها میلیون "خر" همه جای دنیا وجود دارند که آن کالا را بخرند مصرف کنند و بسته اش را دور بریزند.
بسته بندی کردن یک چیز ، در تعبیر مزخرف ِ مدرن آن یعنی تبدیل کردن آن به "کالا" . یعنی "موجه" جلوه دادن ، مطلوب قلمداد کردن آن با چیزی به اسم "بسته". یک علامتی ، آرمی ، نشانی هم می سازند و با آن علامت آن کالا را بسته بندی را به شما اماله می کنند.
عوضی ها روی همه ی قوطی های "آب ِ بسته بندی شده" می نویسند "آب معدنی". آخر قرمساق! این کدام معدن ِ آب است که آبش تمام نمی شود؟... صد میلیون قوطی فروخته ای و آن معدن هنوز وجود دارد! ... آن معدنی که تو کشف کرده ای معدن حماقت مردم، حماقت مصرف کننده است. و تو این معدن را با علم به این اصل که: "بسته بندی قشنگ و زیبا متضمن فروش کالاست" کشف کرده ای.
آیا شما که الان این سطور را می خوانید جزو همان گروهی هستید که طبیعت دوست و حیوان دوست ، سگ دوست گربه دوست جانور دوست است؟ اگر اینطور هستید خرید محصولات "بسته بندی" را متوقف کنید. خرید کالاهایی که از ده هزار کیلومتر آن ور تر ، از ده تا کشور آن ور تر به مدد همین "بسته بندی" به دست شما می رسد را متوقف کنید! از بازارهای محلی خرید کنید. از بازارهای بومی و غیر صنعتی "حمایت نموده" و به بازارهای بین المللی ، بازارهای صنعتی و به زالوهای جهان امروز پشت کنید.
رضا نظام دوست
@chelsalegi
12.8K views13:01
باز کردن / نظر دهید
2022-05-28 10:59:13 ‍ باور بفرمایید بیش از نود درصد این افرادی که به عنوان روانشناس و سخنران انگیزشی شناخته شده و برای خود دفتر و دستک عریض و طویلی راه انداخته و در تلویزیون و سخنرانی های مختلف بر صدر نشانده می شوند اگر در یک جامعه «خِرد سالار» زندگی می کردند، چنان از سوی جامعه طرد و به گوشه ای رانده می شدند که جرات سر بلند کردن نداشتند.
باور بفرمایید بیش از نود درصد کسانی که به اسم تحلیلگر سیاسی، به اسم فعال عرصه اقتصاد و بورس، به اسم هنرمند و کمدین و امثالهم شناخته می شوند در هر کشور دیگری بودند جایگاه و شغلی بهتر از علاف اینستاگرامی گیرشان نمی آمد.
این کَلاشان عصر رسانه که به توده‌های عقده زندگی لاکچری امید و آرزو می فروشند، «زباله‌های» تولید کرده خود را به اسم روانشناسی و تولید انگیزش و آموزش بورس و هنر و شعر و... به مردم بیگانه با کتاب و اندیشه می فروشند و پنهانی به سادگی مخاطبانشان لبخند می زنند.
باور بفرمایید اگر برای یک بار هم شده رسانه شیر پاک خورده ای پیدا می شد و اینها را به چالش می کشید که معنی این چیزهایی که سرهم می کنید چیست، دیگر از شرم از خانه خود هم بیرون نمی آمدند.
فرهاد قنبری
@chelsalegi
10.7K views07:59
باز کردن / نظر دهید
2022-05-28 10:52:54 ‍ مثلی هست که میگه انسان امروز هرچیزی که از عشق‌بازی بلده مدیون هالیووده،یعنی به شکلی جهانی و امپریالیستی ماچ و بغل آدمها با ملیتهای متفاوت شکل یکسانی گرفته و اون شکل یکسان شکل فیلمهای هالیوودی است، حتی مدل لاس زدن‌ها و دلبری‌ها هم کم تاثیر نپذیرفته،بوسه های رت‌باتلر از ویون‌لی بوسه همفری بوگارت از برگمن چنان هژمونیِ پرزوری داشته که هر مدلی غیر اون اُمُلی بوده و بین متجددین زود از دور خارج میشد،چیزی که خود من یادم میاد اونم در کشوری که هالیوود جزو کفریات محسوب میشد یادتونه هر شب جمعه برای دیدن فیلمی از کمپانی صهیونیستی ماسونی "کفر قرن بیستم" که بی‌یال و دم و اشکم هم شده بود باید مهملات مجری‌ کارشناس های تا خرخره در تئوری توطئه گیر کرده رو میشنیدیم که تهش مثلا دوتا سکانس از برد پیت و جولیا رابرتز موقشنگ میدیدیم یعنی تازه مثل جاهای دیگه دنیا انقد حضورش چشمگیر و پربیننده نبود با این حال باز هم مدل عشق‌بازی حداقل دوتا فیلمش رو خودم یادمه بین جوانان ترند شده بود یکی تایتانیک جیمزکامرون و اون مدل پروازی و بخارحمومی و قایقی
فانتزی و فتیش بود یکی هم بی‌وفای آدریان‌لین که مدل خِفتان‌سه‌تاقاران بود و توالت‌بازی و اوپن‌دور ،که البته الان در دوره "نه‌یعنی‌نه" دیگه خواب اینجور سبکهای نر آلفای کتابخون رو باید ببینن که البته چقدم خوب.
حالا میخوام به ماجرای این ماچ برسم چرا ماچ؟چون واقعا با بوسه که فرسنگها فاصله داره.اول بگم که چقد این دو نفر زوج خوبی هستن و من ازشون خوشم میاد مهمترین دلیلش هم چون هردو در کشورشون جزو اقلیتی هستن که متحمل ستم و سختی بودن؛ کردها و هزاره‌ها .و واقعا پیشرفت و موفقیت این دو نفر جیگرمو حال میاره دیگه خودتون میدونید چقد کردها و هزاره‌ها رو دوست دارم با اینکه چندباری از این حسم سواستفاده شده و نقره‌داغ شدم که این رفتار و واکنش به‌ظاهر غیرقابل فهم و غیرمنتظره از اقلیتها بدلایلی پیچیده‌ای قابل فهمه ، همچنان بهشون عشق دارم و از هیچ کمکی بهشون دریغ ندارم.بریم سراغ ماچ نوید از فرشته که در اولین نگاه اینو میگه که انگار نوید نتونسته از اون نقشهای تریپ لش‌و‌لوش و اراذل خارج بشه یعنی انگار ناصرخاک‌باز ابدویک‌ روز با همون سیس و صدای خسته و کف‌خواب داره میگه "عموجون یه ماچ میدی؟ آ قربونت"
اگه این حالت نباشه پس باید بگیم زنان ایرونی راست میگن که مرد ایرونی عشق‌بازیش حداکثر یه پله متکامل‌تر از بونوبونوها است نه بیشتر! وقتی بازیگرش که باید سرآمد اکت و نمایش دادن شور یک احساس قوی که توام با تابوشکنی شده از این بابت و گرایشش به حق زنان نوید صدآفرین داره ، این وضع و اکت رو داره دیگه شما حساب پیش‌نماز رو بکن و آمار تمبری که روزانه جلو دادگاه‌های خانواده باطل میشه. این میتونست یک صحنه جذاب باشه طوری که من اینجا براش یه پست حماسی هوا کنم مثلا کافی بود اون بوسه معروف آدرین برودی از هالی‌بری در اسکار رو میدید و چندبارم با فرشته تمرینش میکرد اونطور مصمم و پرانگیزه و جسور همسرشو تنگ در آغوش میگرفت و کَن،کُن‌فیکون میشد جوری که تمام نخلها از ایلام تا بامیان براشون سرخم میکردن.
با شرمندگی از فرصت سواستفاده کنم و با اجازتون وسط این بدبختیا یه پزی هم من باب تجدید روحیه به خودم بدم فرض کنید دستمزد و انعام این پست باشه: اما خودمونیم مرد قدبلند هم یه چیز دیگه است‌ . گرچه میگن یه حدیث است آدم قدبلند بی‌عقل است اما خود خانومها بهتر میدونن عقل واسه عکسهای دونفره نون‌و‌آب نمیشه .
امید حنیف
@chelsalegi
9.6K views07:52
باز کردن / نظر دهید