چرکنویس یک دانشجوی پزشکی

2018-02-18 13:20:58 باز کردن / نظر دهید

2018-01-10 07:35:23 انطباق تحلیل ها

آیا شما هم بعد از سخنرانی رهبری احساس کردید که موضوع به گونه ای مطرح شد که انتظارش را نداشتید؟

در این مدت مدام از مسئولین شنیده می شود که مردم گله مندند، معیشت مردم عامل اصلی اعتراضات است، عدم پاسخگویی و عملکرد نامناسب قوه ها، دست داشتن منتقدیدن دولت در اعتراضات اخیر و و و اما هیچ وقت به صورت مفصل تشریح نشد که دقیقا دست آمریکا و بعضی از کشور های مرتجع عربی در اغتشاشات اخیر چه و چگونه بود.
اگر چه نگارنده معتقد است صدا و سیما ابزاری برای ثابت کردن عمق روشنفکری قشر ارزشی به خودشان و دیگران شده است و غالبا دوره ی دلسوزی ها و نقدها در این مورد به سر آمده، و مثل خیلی از موارد صدا سیما تبدیل به مرغ عروسی و عزا شده است، اما آیا نباید رسانه ها و البته مسئولین خواب آلود ما قبل از بیانات رهبری عزیز این واقعیت ها را به صورت مستند تشریح می کردند؟
تحلیل مردمی که معترض هستند و البته صفهایشان از اغتشاشات و آشوبات جدا بود از مسائل امروز چقدر با بیانات رهبری منطبق است؟
مسئول نزدیک کردن تحلیل عموم مردم با واقعیت موجود چه نهاد و یا افرادی هستند؟ و مگر غیر از این است که تحلیل ها بر خواسته از اطلاعات در سطح جامعه است؟

یکی از دوستانم که ۲۶ سال را رد کرده است، متاهل است و تحصیلات آکادمیک دارد، مثل خیلی از جوانان بیکار است ودر این حوادث جز کسانی بود که در اعتراضات همراهی میکرد.
بعد از کلی بحث و بیان دلایلم برای تفکیک انقلاب و رهبری از ناکارآمدی و تبیین قصورها گفت: علی می دانی دلیل شعار من علیه رهبری چیست؟ من تنها امیدم به رهبری است و نمی دانم چطور و با چه زبانی این مسئله را فریاد بزنم!

آیا چنین فردی بعد از اغتشاش ها با این سطح تحلیل ها ی سطحی در جامعه می تواند به درستی با تحلیل رهبری همزادی کند؟

مطمئنا رهبر عزیز که همیشه ی اوقات به عنوان آرامش دهنده ی قلب ها و کسی که قلبا و به زبان استدلال بارها از اینکه دشمنان این انقلاب خللی در شرایط انقلاب و کشور نمی توانند وارد کنند، وقتی در سخنرانی چند بار تاکید می کند که احتمال به وقوع پیوستن چنین حوادثی وجود دارد، کشور را در تقابل هجمه ها می بیند؛‌‌ و نه اینکه به آن هجمه ها نزدیک باشیم بلکه درونش هستیم.
و مطمئنا در چنین شرایطی که دقیقا شرایط شبه جنگی می باشد و امنیت مقدم بر هر نیاز جامعه از قبیل عدالت و آزادی و ... است انتظار ملایمت شاید دور از ذهن باشد.
اما در شرایط موجود و اطلاعات خام موجود در جامعه از طرف رسانه ها و نهاد های زیربط چند درصد مردمی که معترض بودند توانستند از هشتک #مردم_گله_مندند و #اعتراضات به هشتک #تقاص_پس_خواهند_داد برسند؟

علی ارجمندی

https://telegram.me/cherknevis_dr باز کردن / نظر دهید

2018-01-01 05:40:18 تفال سحرگاهی به قرآن
سوره ی "المومنون"
"پس موسی و هارون را تکذیب کرده و بدین سبب همه هلاک شدند"
قومی پس از قومی دیگر...
#اعتراضات
@cherknevis_dr باز کردن / نظر دهید

2018-01-01 03:02:24 وطن‌ام ای شکوهِ پابرجا
در دلِ التهابِ دوران‌ها

کشورِ روزهایِ دشوار و
زخمیِ سربلندِ بحران‌ها

ایستادی به جنگ رو در رو
خنجر از پشت می‌زند دشمن

گویی از ما و در نهان بر ما
وطن‌ام پشتِ حیله را بشکن!

رگ‌ات امروز، تشنه عشق است
دل رنجیده، خون نمی‌خواهد

دلِ تو تا ابد برایِ تپش
غیرعشق و جنون نمی‌خواهد

شرم بر من! اگر حریم تو
پیشِ چشمانِ من شکسته شود

وای بر من! اگر ببینم چشم
رو به رویایِ عشق بسته شود

از تب سرد موج‌هایِ خزر...
تا خلیجی که فارس بوده و هست

می‌شود با تو دل به دریا زد
می‌شود با تو دل به دنیا بست


Channel | @iranoralhistory
Channel | @tarikhonline باز کردن / نظر دهید

2018-01-01 01:07:26 فقر اطلاعات در کانال های قانونی

کانال ها و گروهای معاند به سیلی از خبرهای راست و دروغ دسترسی دارند،
اما متاسفانه در کانال های قانونی به صورت قطره چکانی یک خبر در یکی از کانال ها نشر داده می شود که همان را همه مجبورند کپی کنند.

نمی دانم دولت یا شورای امنیت ملی یا هر کسی که مسئول مدیریت اینگونه مسائل است چه می کند، اما میدانم که میدان داری رسانه ای باید انجام شود و کانال ها را تغذیه ی اطلاعاتی کنند

@cherknevis_dr باز کردن / نظر دهید

2017-12-30 17:34:56 پایشی مختصر بر یک حرکت #اعتراضی

#اعتراض

۱_حدودا دو سال می باشد که زیان دیدگان موسسات مالی اقتصادی و مالی اعتباری در کشور و به خصوص در مشهد و تهران در پی احقاق حقوق خود دست به اعتراض و راهپیمایی می زنند.
تمام ۳ قوه کاملا نسبت به این اعتراضات ساکت هستند، حتی مردم هم از کنار این اعتراضات با بی اهمیتی می گذشتند.

۲_در تهران افراد معترض و خسارت دیده در مقابل ساختمان های ریاست جمهوری، مجلس و قوه قضائیه اعتصاب می کردند و گاها برخوردهای تشنج آمیزی با آن ها می شد.
هیچ صدایی از هیچ قوه ای، مثل مجلس و دولت که مستقیما باید وارد ماجرا می شدند بیرون نمی آمد.
علی وفقچی نماینده زنجان دی ماه امسال از طرح شکایت برخی از نمایندگان در اعتراض به هیئت رئیسه ی مجلس به علت عدم حصول طرح سوال از رئیس جمهور با موضوع موسسات مالی و اعتباری خبر می دهد؛ که این بیشتر شبیه یک لابی بین قوه ها برا مسکوت گذاشتن مشکلات است.
قوه ی قضائیه هم به عنوان مدعی العموم در کمال ناباوری هیچ برخورد قاطع و لازمی انجام نمی دهد و مدام از اتفاقات و برخوردهای سیاسی در این قوه مطلبی شنیده می شود.

۳_بالاخره با فشار دفتر رهبری دولت برنامه ای برای حل مشکل بعضی از این موسسات (کاسپین، فرشتگان...) که غالبا در تهران هستند طراحی کرد، اما سر موسسات دیگری چون پدیده که از قبلتر دچار مشکل بود بی کلاه ماند و این تبعیض در حق پایتخت به مزاج مشهدی ها نمی نشیند و آن ها را عصبانی تر می کند

۴_مردم خسارت دیده که بارها تجربه ی اعتراضات و عدم همراهی مردم را داشتند برای همه گیر کردن اعتراضات تغییری در ساختار شعارها می دهند و با استفاده از گرانی ها و عدم موفقیت دولت در به سرنجام رساندن شعارهای اقتصادی، شعارهای خود رو معیشتی و در مقابل با گرانی ها می کنند.

۵_مردم هم با شعار دهندگان همراهی می کنند....اما چرا؟
در دولت احمدی نژاد تجربه ی گرانی و تورم بسیار گسترده و بالا رفتن نرخ دلار از هزار تومن به چهار هزار تومن هم وجود داشت اما هیچ گزارشی از اعتراض و راهپیمایی از هیچ نقطه ی ایران شنیده نشد!
در دوره ی احمدی نژاد اگر چه اشتباهات زیادی داشت ولی اگر این اشتباهات را در کنار حجم پرتحرکی و فعالیت شبانه روزی دولتش در ایجاد تغییر و اصلاحات بنیادی قرار دهیم کمتر به چشم می آید.
در دولت احمدی نژاد برخلاف اینکه شاید قوه ی قضائیه و مجلس و از بطن اصولگرایی سرچشمه گرفتند به دلیل اصطحکاک های بین قوا، بیش از یک هزار توی متفاوت احزاب مختلف بر دولت نظارت مستقیم وجود داشت و در کنار اینها انرژی زیاد احمدی نژاد امان مدیران خرد و کلان را گرفته بود و مردم در کنار اشتباهات احمدی نژاد تلاش و در میدان بودن دولت را مشاهده می کردند و همین امر باعث می شد دلیلی برای اینچنین اعتراضات به وجود نیاید.

اما در حال حاضر با دولتی سر و کار داریم که اکثر وزرا و مدیران ارشدش با ثروت های میلیاردی به جای رسیدگی به امورات مردم مشغول رفع و رجوع امور دلالی و خصوصی رانتی خود یا کسب تابعیت های دوگانه و روز به روز شاهد افزایش هزینه های جاری دولت هستند، و سازمان های دولتی را به ارگان هایی برای تاخت و تاز وابستگان و دوستان خود کرده اند.
با دولتی سر و کار داریم که مدام در آن از حذف یارانه ها، مسکن مهر، طرح های شفافیت ساز مانند کارت سوخت،طرح های شبنم و ایران کد، از بین رفتن پروژه های فضایی، هسته ای، باز سازی بافت های فرسوده ی شهری و روستایی و...می شنویم‌.
دولتی که هیچ اهمیتی به اعتراضات کارگران نمی دهد و نسبت به رکود و تعطیلی واحدهای تولیدی و بیکاری کارگران بی تفاوت است.

۶_بعد از این اتفاقات که کاملا نشان دهنده ی بنیه ی معیشتی اعتراضات دارد؛ تنوع در شعارها بعد از ملحق شدن افراد دیگر با نیت های مختلف ایجاد می شود. در حال حاضر دیگر گویا مسئله اصلی گرانی نیست و افراد مختلف با انگیزه های مختلف در این تجمعات شرکت کرده اند. حتی برخی از طرفداران روحانی که او را به عنوان رحم اجاره ای برای رسیدن به اهدافشان می دانستند حالا فرصت مناسبی را میبینند تا در تجمعاتی که اغلب در اعتراض به بیکاری و فساد دولتی ها هم هست حضور یابند و با دادن شعارهای ضد نظام بهره برداری کنند.

۷_تمام این اتفاقات می گذرد اما ای کاش عده ای می گذاشتند که مردمی که دردمند هستند به خواسته هایشان برسند لیبرال ها و نئولیبرال هایی که عمری از اعتراض گروها، سندیکاهای کارگران و قشر مستضعف جامعه برای رسیدن به امیالشان سوء استفاده می کردند امروز باز این قشر ضعیف را پله ای برای رسیدن به امیالشان قرار داده اند.
اما تا چند روز دیگر ورق برخواهد گشت.

https://telegram.me/cherknevis_dr باز کردن / نظر دهید

2017-12-28 19:15:54 (مطلبی بر حسب وظیفه)

انقلاب امروز، فتنه ی فردا(۲)

رهبر/احمدی نژاد/عدالتخواه/یک اُمت

_قرار نیست اگر رهبری برای جلوگیری از منازعات بی فایده یِ سیاسی در کف جامعه، تذکر های جدی بدهد، جلوی دهان هزاران جوان انقلابی را گرفت.
اگر نباید همه ی قُضات را با یک چوب زد و"یکسره نفی کرد" نباید نقد هایِ صریح و به دور از حب و بغض های سیاسی پرچمدارهایِ انقلاب را هم یکسره نفی کرد.
"به خدا پناه می برم از بستن دهان منتقد" وقتی گروهی به اصطلاح ارزشی، ۴۰ سال از نقدِ بدنه یِ خودی و ارزشی، به بهانه یِ "شرایط حساس کنونی" جلوگیری می کنند، و هر کسی که دهان باز می کند را با چوب منافق، بی بصیرت، طرفداران فلان حزب و فرد و...میزنند، که اتفاقا همین ها جلودار تمام نا امید کنندگان و سیاه نمایان اوضاع کشورند.

_کسانی که امروز بدنه یِ پاک و دغدغه مند دانشجویی یا هر انسان و گروه مستقل عدالتخواه را مقابل حرف رهبری قرار می دهند؛ همان کسانی هستند که سال ۹۰ احمدی نژاد را مقابل رهبری قرار دادند و در بحرانی ترین شرایط کشور، به عنوان اپوزیسیونِ دولت جمهوری اسلامی، دوشا دوش

اسرائیل و فتنه ی ۸۸ قرار گرفتند تا امروز میوه ی انحراف احمدی نژاد را بچینند.
همین ها با جوانانی که صف اول مطالبه ی عدالت و استکبار ستیزی و مطالبات به حق جریان اصیل انقلاب هستند، همان کارها را می کنند. و سال ۱۴۰۰ میوه ی خطرناکِ دیگری را برداشت می کنند.

_به عنوان نکته آخر.
۶ سال است که مدام می گویند احمدی نژاد برای همیشه حذف شد! اما اگر فقط یک مقدار به پارادایم های سیاسیِ کشور مسلط باشند، و شناختی جزئی به احمدی نژاد داشته باشند، متوجه می شوند که یک کنشگر سیاسی مثل احمدی نژاد حذف شدنی نیست، بلکه طرد شدنیست!
هنر آن نیست که از یک سیاستمدار که رفتارهایِ اشتباهی دارد دشمن بسازیم هنر آن است که از او دوست بسازیم.
البته ما را به هنر شما امیدی نیست.

هنری که سال ها است رهبری و شاید تنی چند از دلسوزان پایبندش هستند

علی ارجمندی

https://telegram.me/cherknevis_dr باز کردن / نظر دهید

2017-12-28 19:13:20 (مطلبی بر حسب وظیفه)

انقلاب امروز، فتنه ی فردا(۱)

رهبر /احمدی نژاد /عدالت‌خواه/یک اُمت

_اگر قرار باشد یک نفر را در تاریخ ۱۰۰ ساله ی معاصر ایران نام برد که بیشترین آمار استفاده از کلماتی مثل امید، نشاط، آینده ی روشن در بیاناتش داشته باشد، مطمئنا با اختلاف زیاد حضرت امام خامنه ای در صدر می باشد.
امید و القاءِ امید مهمترین وظیفه یِ یک رهبر برای جلو راندن ملتش می باشد.
و نا امیدی بزرگترین اسلحه یِ دشمن می باشد.
"امید که نباشد، خدا هم نیست"

وقتی تمام حوادث سیاسی و اجتماعیِ کشور را در زمان رهبری آیت الله خامنه‌ای بررسی می کنیم، مشاهده می کنیم که در تمام منازعات، وقتی کار به القاء نا امیدی کشیده می شود، رهبری بدون رعایت مصلحت هایی که معمولا از جانب ایشان برای حفظ اشخاص، احزاب و گروها اعمال می شود، وارد می شود و به صورت شفاف تبیین موضع می کند.

_چه کسی می تواند انکار کند که سیرِ رفتاریِ احمدی نژاد، از سال ۹۰ تا ۹۲ به عنوان رییس جمهور و در سال ۹۶ به عنوان یکی از بزرگترین کنش گرهای سیاسیِ شناخته شده به گفتمان انقلاب۵۷، دچار زاویه با عرف های مشروعِ نظامِ تحت ولایت مقام معظم رهبری شد؟
و پوشیده نیست که بزرگترین شخص حامیه احمدی نژاد در طول این چند سال رهبری بود؛ نه به عنوان یک وظیفه برای حفظ مسئولین زیر چتر انقلاب؛ بلکه ترجمه یِ نحوه یِ برخورد رهبری ریشه در جمله ی معروف ایشان که "بنده از دولت احمدی نژاد به طور خاص حمایت می کنم" دارد. شاید اگر هر رییس جمهوری اشتباهات احمدی نژاد را مرتکب می شد، همان روز های اول و ماه های اول با برخورد قهری رهبر معظم رو به رو می شد.
اما احمدی نژاد خالق گفتمان سوم تیر بود، و کسی بود که به کمک مقام معظم رهبری و مردم انقلاب را از انحراف نجات داد و باید چنین ذخیره ای به عنوان یک نماد حفظ می شد.

_احمدی نژاد بزرگترین اشتباه خود را انجام داد، و در تاریخ ۲۲ آبان نامه ای به رهبری نوشت، نامه ای که سرشار از القاء نا امیدی و سیاه نمایی بود! نامه ای که اگر نوشته نمی شد، مطمئنا رهبری در سخنرانی اخیر او را بی تقوا خطاب نمی کرد.

_برخلاف نگاه استنتاجیه اصولگرایان، که سخنرانیِ شفاف رهبری را در حمایت از قوه ی قضائیه قلمداد کردن، در جای جای سخنرانیِ رهبری، چند اصل حکومتداری( جلوگیری از القاء نا امیدی، تقویت نیروهای اجرایی نظام، و حفظ شان نظام) را سرلوحه صحبت ها قرار داده و فقط در حد دو جمله ی کوتاهِ "قوه ی قضائیه یِ دیندار"( که آن هم در مقام قیاس تئوریه قوه ی قضائیه اسلامی مقابل قوه ی قضائیه آمریکا بیان شد) و جمله ی دیگری که " بله قاضی فاسد داریم، قاضی عادل و مطمئن هم داریم" بیان شد.
و هیچ کجا به قضاوت و بیان مبریٰ بودن قوه ی قضائیه از نقدهای موجود نپرداخت و حتی در آن سخنرانی تلویحا خواستار رفع شبهات شد، که مطمئنا رفع شبهات جز با شفاف سازی، که مطالبه ی تمام نقادها به قوه قضائیه می باشد، میسر نمی شود.

–یک سوال مهم:
تا به الان کاملا پر واضح بوده، که از اصلی ترین خطوط قرمز رهبری، ایجاد القاء نا امیدی در سطح جامعه می باشد.
حالا دو سوال را از خود بپرسید و مقایسه کنید.
۱_آیا نقدهای صریح یک جنبش دانشجویی(عدالتخواه) یا هر نهاد خودی و ارزشی به قوه ی قضائیه، ایجاد نا امیدی در عامه ی مردم می کند؟ و یا ایجاد امید به اصلاح امور؟

۲_آیا نقد هایِ صریح رییس جمهور سابق همراه با برخورد هایِ تند اطرافیانش و تهدید به افشا! ایجاد نا امیدی در جامعه می کند یا امید؟

مطمئنا نقدِ هر چند صریحِ یک جنبش دانشجویی که شعار ولایت مداری و انقلابی گری دارند، در دید عامه یِ مردم جامعه نوید بخشِ اصلاح امور و تذکری برای ایجاد بعضی از تغییرات می باشد. اما نقدِ همراه با افشا و تهدید، از جانب رییس جمهور سابق یا هر مسئول سیاسی، تجربه ی تلخِ درگیری هایِ حزبی و نا به سامانی هایی که بوی تصفیه حساب شخصی میدهند را ایجاد می کند.

علی ارجمندی

https://telegram.me/cherknevis_dr باز کردن / نظر دهید

2017-10-23 01:38:52 پایانی بر #چرکنویس

باز هوا به سردی رفته و من همان کت مشکی ام را پوشیده ام.....در خیابانی که عابرانش مرا یاد گریه ها، خاطره ها و امیدها می اندازند

آتشی روشن می کنم و دست هایِ بی رمقم را گرم می کنم.
هر چند ساعتی یکی از عابرین کنارم می نشیند و خود را گرم می کند، مزد گرما را هم نَقلِ داستان گذاشته ام...چه او بگوید و من بشنوم و چه من بگویم و او تحمل کند!

هر از چند گاهی برای اینکه آتش، شعله ور بماند از دفترِ چرکنویسی که رویش نوشته است"چرکنویس یک دانشجوی پزشکی" برگی پاره می کنم و درون آتش می اندازم.

لامصب خوب آتش میگیرند..آخر تمام من درون این کاغذهاست، باید هم خوب بسوزند!

ورق اول تیترش بود"تمام چرکنویس ها به خط؛ لنین، چاورز، فیدل، گاندی، ماندلا، چگوارا و....حتی تو ابراهیم پارکبان و یا محمد خانیِ خوابگاه، یا "یوسفِ پیاده روها"....پاره اش می کنم تا یک جوان دلشکسته را گرم کنم

ورق دوم که بر رویش نوشته بود: "فصل اشتراکات و یا حقه یِ احزاب" و چند سطر بعد نوشته بود "مرگ شعارها" را پاره کردم و این بار یک دختر بچه یِ دلچرکین از معلمش را گرم کردم.

ورق بعدی نوشته بود: از بسیج دانشجویی تا فرمان امام فاصله ای که پر نمی شود!....و چند سطر بعد نوشته بودم: چرا نام بسیجیان دانشجویی در میان عدالتخواهان محکوم وجود ندارد؟!".....آن ورق را هم پاره کردم و یک پیرمرد خسته را گرم کردم!

آتش داشت خاموش می شد و هنوز پیرمرد نشسته بود.
این بار ورقی را پاره کردم که نوشته بود: "آااااه از مظلومیت و بی کسی و محرومیتِ استانم(کهگیلویه و بویراحمد) دیدم درختان استانم خوب آتش میگیرند، پس آن ورق را هم برای پیرمرد، که گویی بسیار سردش است آتش زدم.

خیلی از ورق هایِ " #چرکنویس" را پاره کردم.
یک بار که یک دختر جوان به آتش چرکنویس من پناه آورده بود، یک ورق را پاره کردم و درون آتش انداختم. گوشه ای از چرکنویس نوشته بود"" والله واالله والله اگر این انقلاب و این ولایت را حفظ نکنید، تا ابد کثیفیه جنگ وخون و استعمار و استثمار و زجر و بدبختی از پیشانیه این مملکت پاک نخواهد شد""


قلم را زمین می گذارم.....کاغذهایِ چرکنویس را مچاله می کنم و در آتش می اندازم تا در این روزهای سرد گرمم بکند.

این پایان ۲ سال فعالیت چرکنویسی است که به مثابه ی چاهی برایم بود.

هیچ اتفاقی نخواهد افتاد، فقط یک کانال از لجنزارِ کانال های تلگرامی حذف خواهد شد و تو.....و تو تنهاتر می شوی!!

تا می خواهی شروع کنی موقع رفتن است، و چه سخت است دل کندن

در این مدت اگر حرف هایم گوشی و عقلی را آزار داد عذر می خواهم و اگر حقی را ناحق و ناحقی را حق گفتم از خداوند طلب عفو دارم.
در این مدت به واسطه ی این مجرای مجازی دوستان خوبی پیدا کردم، و از بذل توجه تمام مخاطبین ریز بینم تشکر دارم.

امیدوارم از صمیم قلب برای این بنده یِ حقیر دعا بفرمایید.
علی ارجمندی

@cherknevis_dr باز کردن / نظر دهید

2017-10-22 10:34:36 چریک های کت چرمی... نمی دانم چرا اسم چریک و بالاخص کت چرمی به ذهنم آمد شاید به خاطر اینکه یکی از دوستانم همیشه فریاد های من را با کت چرمم در یک مسیر می دانست شاید به خاطر اینکه چریک ها هم کت می پوشند مثل چگوارا، فیدل، چمران شاید هم به این خاطر که خودم کت… باز کردن / نظر دهید