در دسامبر سال 1974 ، یک کنسرسیوم فرانسوی به سرپرستی ” ژان پل گ | • Cinema Dreaming •
در دسامبر سال 1974 ، یک کنسرسیوم فرانسوی به سرپرستی ” ژان پل گیبون ” حق ساخت فیلم را برای رمان علمی تخیلی “تل ماسه” که در سال 1965 چاپ شده بود و حماسهای در عرصهی ادبیات ایجاد کرده بود، خریداری کرد. گیبون از خودوروفسکی خواست که این فیلم را کارگردانی کند. خودوروفسکی میخواست هنرمند سورئالیست ” سالوادور دالی ” نقش امپراطور شاد چهارم را در این فیلم بازی کند. دالي موافقت كرد كه در صورتی که مبلغ 100000 دلار در هر ساعت را به او بپردازد، در این فیلم به ایفای نقش بپردازد. او همچنین برنامه ریزی کرد تا “ارسن ولز” در نقش بارون ولادیمیرهارکنن بازی کند. ولز تنها زمانی موافقت كرد كه خودوروفسکی پیشنهاد كرد كه سرآشپز مورد علاقهی او را استخدام کند تا وعدههای غذاییاش را در طول فیلمبرداری آماده كند. شخصیت اصلی این اثر ، پل آتریدس را قرار بود پسر خودوروفسکی ، برونتیس خودوروفسکی بازی کند. موسیقی این فیلم قرار بود توسط پینک فلوید و مگما ساخته شود و خودوروفسکی موافقت آنها را برای همکاری گرفته بود. خودوروفسکی پیش تولید فیلم “تل ماسه” را در پاریس آغاز کرد. گروهی متشکل از کریس فس ، یک هنرمند بریتانیایی که جلدهای انتشارات علمی تخیلی را طراحی میکرد ، ژان ژیرود (موبیوس) ، تصویرگر فرانسوی و خودورفسکی، تک تک سکانسهای این فیلم را در قالب استوری برد کشیدند. این فیلم که در مرحلهی پیش تولید، نزدیک به 2 میلیون دلار هزینه برداشته بود، قرار بود یک فیلم 14 ساعته باشد! فرانک هربرت در سال 1976 به آمریکا سفر کرد تا بودجه 9.5 میلیون دلاری این فیلم را در هالیوود تامین کند. تولید این فیلم زمانی متوقف شد که هیچ استودیوی فیلمسازی مایل به سرمایه گذاری و تامین اعتبار فیلم به کارگردانی خودوروفسکی نبود! روند تولید این نوزاد سقط شده، در مستند "تلماسه خودوروفسکی"به تصویر کشیده شده است. پس از آن ، حق فیلمبرداری این رمان به شرکت فیلمسازی Dino de Laurentiis فروخته شد. این شرکت فیلمسازی دیوید لینچ را برای کارگردانی این فیلم به کار گرفت و فیلم Dune را در سال 1984 ساخت. این فیلم هیچ شباهتی به نسخههای استوری برد تولید شده توسط خودورفسکی ندارد، اما به یک فیلم خوب و قابل دفاع تبدیل شده است. ادعاهایی درباره تأثیر این فیلم ساخته نشده بر سایر فیلم های علمی تخیلی مشهور ، مانند جنگ ستارگان ، بیگانه ، ترمیناتور ، فلش گوردون و ... وجود دارد که در مستند “تلماسه خودوروفسکی” به تمامی این تشابهات پرداخته میشود. این مستند که به کارگردانی فرانک پاویچ ، دوباره موتور فیلمسازی خودوروفسکی را به راه انداخت و باعث شد که آلخاندرو خودوروفسکی پس از شکست پروژهی “دون” دوباره با مایکل سداکس همکاری کند و سداکس با اشتیاق فراوان پذیرفت که تهیه کنندگی فیلمهای آتی آلخاندرو خودوروفسکی را به عهده بگیرد. نتیجهی این هم صحبتی مجدد که به واسطهی ساخت این مستند رقم خورد، ساخت فیلمهای “رقص واقعیت” و ” شعر بیپایان” بود. "سعید جمشیدیپور"