مدتها پیش در اینجا از سینما مینوشتم. از عشقی بیپایان به جادوی صدا و تصویر.
حالا به آخرین پیام این کانال نگاه میکنم. انگار که میهن ما همیشه همان دود بوده.
آدمهایی که در این چند روز بر خاک افتادند و صدایی که حبس شده بود.
سیمها را بریده بودند و نواها را خفه کردند.
فهمیدهایم که آخر این سوز، بهار نیست.
چه کنیم اما، همچنان به شکل احمقانهای، امیدواریم...
چُنان برگمنِ زیبا در کازابلانکا.