نطنز در آغوش آمریکا! یک از دو سیر تحولات اخیر دولت حسن ر | انقلاب ۵۷ بدون روتوش
نطنز در آغوش آمریکا!
یک از دو
سیر تحولات اخیر دولت حسن روحانی و همراهانی وی همچون علی لاریجانی این نکته را گواهی می‌دهد که تحرکات و جلسه‌های پنهانی حضرات برجامی در تهران، عمان و اروپا با طرف غربی برای زمان‌بندی مدّنظر خود به جهت رفع صوری تحریم‌ها به منزلهٔ پیروزی و تفوق در انتخابات آتی بهره‌مند در دستور کار است.
صحنهٔ تعاملات غرب و برجامیون باید به صورت یک فرمول زمان‌بندی شده و روشی هدفمند پیاده شود تا میزان اثرگذاری آن در موضوع انتخابات به بالاترین سطح خود رسیده و از طرفی نباید این نکته را فراموش کرد که اقدام آنها در معادلات داخلی در مواجه با رهبری انقلاب و عمارنماها قرار خواهد گرفت. درست است در موازنهٔ یادشده سطح هوش و زیرکی عمارنماها بسیار پایین است اما آنها به طور قطع واکنش‌هایی هرچند سطحی به موضوع نشان خواهند داد. برجامیون برای نیل به اهدافشان باید متغیرهای متفاوتی را به منظور هم‌افزایی در یک زمان‌بندی هدفمند کنار یکدیگر بگذارند تا میزان اثرگذاری اقداماتشان بر انتخابات به بالاترین سطح خود برسد.
یکی از کنش‌های برجامیون به واکنش‌های سطحی عمارنماها، خبر کذب اجراسازی غنی‌سازی ۶۰ درصد بود. چرایی کذب، بسیار مشخص است چراکه زاکانی نمایندهٔ مجلس در برنامهٔ جهان‌آرا اعلام کرد هیچ‌کدام از تعهدات را دولت در عقب‌گرد از برجام انجام نداده و ما خون گریه کردیم! حالا دولتی که به مجلس به ظاهر انقلابی رکب زده، یک دفعه پروژهٔ غنی‌سازی ۶۰ درصد را اجرا می‌کند! از دوستان انقلابی خواهشمندم این قدر ساده نباشند!
متغیرها و تحلیل اثرات آنها؛
۱- حادثهٔ نطنز!
۲- ورود نخست وزیر کرهٔ جنوبی!
۳- پیک چهارم کرونا که از قبل برای شرایط فعلی طراحی شده!
۴- نشست و مذاکرات وین! که خروجی حادثهٔ اول در نشست وین خود را با سروصدای بسیار نشان خواهد داد!
هرکدام یک متغیرهای فوق‌الذکر دارای نکات و تحلیل جداگانه‌ایست که سعی می‌کنم در همین تحلیل به صورت اجمال به آن پرداخته و خواهم گفت که هریک از متغیرهای بالا عامدانه بوده و در شرح آن چگونگی حلقه‌ای از یک زنجیر به منظور اثرگذاری روی انتخابات آتی صحبت خواهم کرد.
ورود نخست وزیر کرهٔ جنوبی؛
در تحلیل این متغیر باید اشاره کرد که ما با آزادسازی کشتی کشور کرهٔ جنوبی بدون دریافت هیچ پولی مواجه شده و بلافاصله بعد نخست وزیر این کشور وارد ایران می‌شود. او در سخنرانی خود شرط آزادسازی پول‌های بلوکه شدهٔ ایران در کرهٔ جنوبی را ارجاع به برجام می‌دهد. از طرفی آقای روحانی با نخست وزیر کرهٔ جنوبی ملاقات نمی‌کند که عدم این دیدار ارسال پالس منفی به شرق تحلیل می‌شود. پالس منفی به شرق همان پالس مثبت به غرب به جهت پیشبرد مذاکرات وین است.
پیک چهارم کرونا که از قبل برای شرایط فعلی طراحی شده؛
اجتهاد آقای حسن روحانی پیرامون پایان کرونا و آزادسازی سفرها در ایام نوروزی که با گذاشتن عکس آذری جهرمی؛ وزیر معلوم‌الحال ارتباط و فناوری به همراه خانواده‌اش در شهر شیراز در فضای مجازی همراه شد چند خروجی را رقم زد. اولاً القاء کذب پایان کرونا بود و ثانیاً شروع سفرهای نوروزی به منظور بهره‌برداری در ۲۵ الی ۳۰ روز آتی خواهد بود که دقیقاً ما ۲۵ روز را طی کرده‌ایم! این اجتهاد و این برنامه‌ریزی هدفمند دقیقا برخلاف نصّ صریح سخنان متخصصین امور نظام بهداشت و سلامت بود که از زبان رهبری انقلاب با این مضمون که بنده هم امسال به سفر نخواهم رفت بیان شد. به طور مشخص می‌توان طراح این اتفاق را اتاق امنیتی حسن روحانی برای تشدید وخامت اوضاع در زمان مقرری دانست که برای آن زمان مشخص از قبل برای نائل آمدن به اهداف خودشان برنامه‌ریزی صورت گرفته است. متغیر کرونا به صورت جدی اذهان را از حادثهٔ اصلی که در خروجی نشست وین خواهد بود منحرف خواهد ساخت تا آنها به راحتی به هدف خود برسند.
حادثهٔ نطنز؛
در حساس‌ترین زمان و شرایطی که بحث مذاکرات و نشست وین درحالی پیش‌روی نظام است که دقیقا بحث فناوری هسته‌ای در آن نشست محل بحث است اتفاق پر سروصدای نطنز به این میزان رخ می‌دهد. نکتهٔ قابل توجه اظهارات معاون اول رئیس جمهور؛ آقای جهانگیری می‌باشد که در صحبت‌های خود عنوان می‌کند: «باید دستگاهی که مسئول بوده جلوی اقدامات دشمن را بگیرد و در این زمینه توفیقی بدست نیاورده است بازخواست شود و مردم باید بدانند که منابع، اعتبار و حیثیت کشور خرج چه اقداماتی می‌شود.» به واقع اینگونه اظهارات ما را به یاد صحبت‌های آقای وزیر اطلاعات در زمان شهادت شهید فخری‌زاده می‌اندازد که آن اتفاق تروریستی را مستقیماً متوجه سپاه کرد.
