Get Mystery Box with random crypto!

واقعیتها چیست و راهکار آینده کدام است: (۱ از ۲) میپرسند تو‌که | سازِشهر

واقعیتها چیست و راهکار آینده کدام است: (۱ از ۲)
میپرسند تو‌که تمام برنامه های کاندیداها و طرحها و برنامه های اخیر را نقد میکنی، راهکار پیشنهادیت چیست؟ برای ارائه راهکار، اول باید واقعیتهای موجود را پذیرفت. هرچند این واقعیتها بسیار تلخ باشد. کسی که در تصادفی، بخشی از توان جسمی خود را از دست داده، همانطور که نشستن و غصه خوردن برایش فایده ای ندارد، نپذیرفتن ناتوانی ایجاد شده و توهم داشتن شرایط قبل از سانحه، تنها به آسیب بیشتر می انجامد. بنابراین، چند واقعیت تلخ و برخی راهکارها تقدیم میشود.
۱-وقتی ۱۰۰۰ بیست درصد کاهش می یابد، میشود ۸۰۰! حالا اگر ۸۰۰ بیست درصد افزایش یابد، نمیشود ۱۰۰۰ بلکه میشود ۹۶۰!
وقتی طی یک دوره ۱۵ ساله، درآمد سرانه هر ایرانی حدود ۴۰ درصد کاهش یافته، با در نظر گرفتن رشد ۱ درصدی جمعیت، با متوسط نرخ رشد ۵ درصد در سال، ۱۴ سال و با متوسط نرخ رشد ۵ درصد در سال، ۸ سال طول میکشد تا به شرایط ۱۵ سال پیش یعنی سال ۱۳۸۵ برسیم!
۲- این به شرطی است که نرخ رشد، نوسانات محدودی داشته یا لااقل در این مدت منفی نشود! چون برای جبران ۱ درصد رشد منفی، ۱.۲ درصد باید رشد مثبت داشت! رشد منفی، انرژی بیشتری را از رشدهای مثبت هدر میدهد تا به همانجا برسد.
۳- در مسابقات فرمول ۱، کافی است زمان تعویض لاستیکها از ۲ ثانیه بیشتر شود، یا زمان ورود تا خروج از ایستگاه تنها چند ثانیه بیشتر طول بکشد، بهترین خودرو و بهترین راننده هم باشی، دیگر بعید است بتواند خود را به دیگران برساند! راننده و خودروی خوب تنها میتواند فاصله اش را از دیگران کمتر کند. در جهان پرشتاب، هیچ کس منتظر دیگری نمیماند! دیگران نایستاده اند تا ما به آنها برسیم!
۴- برای رشد پایدار ۵ درصدی، در شرایطی که طی چندین سال گذشته، روند تشکیل سرمایه منفی شده، یعنی حتی به میزان استهلاک سرمایه، سرمایه گذاری نشده، وقتی گفته میشود فرسودگی زیرساخت برق عامل خاموشیهاست و‌در سالهای گذشته سرمایه گذاری در حد نگهداشت هم نشده، وقتی حتی یک بندر بزرگ نداریم، وقتی آب به شدت مشکل داریم، و مهمتر از همه، وقتی دیدمان به کارآفرین و سرمایه گذار به شدت منفی است، وقتی فضای کسب و کار بسیار نامساعد است، وقتی نااطمینانی و ریسکهای بسیار بالا داریم، وقتی حقوق مالکیت بسیار ضعیف است و دفاع از حق مالکیت، هزینه بسیار بالایی دارد و صدها عامل دیگر، ممکن است با رفع تحریم و بازگشت به برجام و آزاد شدن منابع ارزی در کشورهای دیگر، یکی دو سال حتی رشدهای بالای ۱۰ درصد ثبت شود، اما نمیتواند پایدار باشد.
۵- برای کاهش زمان تعویض لاستیک، باید هماهنگی بسیار قوی بین عوامل برقرار باشد. کافی است یک نفر از تیم، هماهنگ نباشد! برای داشتن رشد پایدار ۵ درصدی هم هماهنگی بسیار بالایی لازم است. رقابت بین عوامل، گروکشی برای ضعیف نشان دادن دیگری و ناهماهنگی شدید، امکان رشد را از بین میبرد. این به معنی یکدست شدن حاکمیت نیست بلکه احترام به انتخاب مردم و هماهنگ شدن با منتخب مردم است.
۶- باید بپذیریم که در دل خاورمیانه ایم. در دل خاورمیانه بودن، در عین اینکه فرصتهای ژئواستراتزیک بیشماری فراهم میکند، تنشها و کشمکش های بالایی هم دارد. نمیشود در دل خاورمیانه بود و تنش نداشت. کافی است به روابط کشورهای پیرامون با همدیگر نگاه کنیم. زندگی در دل خاورمیانه، یعنی خواهی نخواهی وارد بازی شدی! کافی است بازی ضعیفی داشته باشی! مدیران ضعیف، استراتژی بازی ضعیف، نوع نگاه و ایدئولوژی به این بازی، تعیین خواهد کرد که چقدر از مواهب بودن در دل خاورمیانه برخوردار شوی و چقدر گرفتار تنشهای بیشمارش باشی!
۷- وقتی سالها حتی از سرمایه گذاری جایگزینی عقب ماندی، وجود نفت و گاز و منابع، فرصتی است برای جبران سریعتر. منابع نفت و گاز میتواند صرف جبران سرمایه گذاریهای مهم زیرساختی باشد. در چنین شرایطی، صحبت از اینکه پول نفت و‌ گاز را به صورت یارانه و درآمد پایه بین مردم تقسیم کنیم، یعنی فاصله رسیدن به شرایط سال ۸۵ را افزایش دادن! وقتی لاستیک خودرو ترکیده، ریختن بنزین بیشتر در باک و تخته گاز رفتن، نابودی بیشتر در پی دارد. ما به سرمایه گذاری در زیرساختها اعم از زیرساختهای سخت و نرم (قوانین و مقررات) بیشتر نیازمندیم تا سرمایه گذاری تک تک افراد روی سرمایه انسانی و یا سرمایه گذاریهای پراکنده تولیدی.
Http://t.me/maolad