در زلال لاجوردين سحرگاھی من در ايوان سرای خويشتن تشنه كامی خسته را مانم درست جان به در برده ز صحراھای وھمآلود خواب نور اينک در رگ های من جاری است آه اگر فريادم از اين خانه تا كوی و گذر می رفت بانگ برمیداشتم: ای خفتگان ھنگام بیداری است. #فریدون_مشیری 447 views14:00