Get Mystery Box with random crypto!

در نشست مجازی «سوگواری در تنهایی» مطرح شد: محسنیان راد: د | آکادمی ارتباطات

در نشست مجازی «سوگواری در تنهایی» مطرح شد:

محسنیان راد:

در طول تاریخ بشر هیچ واژه ای به اندازه کرونا همه گیر نشد و وارد همه زبان ها نشد. کرونا به تمام زبان ها با یک واژه مشترک وارد شد و به نظرم پر استعمال ترین واژه در طول تاریخ بشر بوده است.

محسنیان راد: کرونا جهان را وارد لایه ای به نام «ارتباط با خود از نوع رنج آور» کرد.

سه عامل مهم تعیین کننده کنش ارتباطی سوگواران: یکی جایگاه سوگوار در هرم وابستگی فرد از دست رفته است. عامل دوم این است که سوگوار چه وزنی به اطلاعات مربوط به مرگ فرد از دست رفته می دهد و عامل سوم، درجه انتظارات دریافت آن اطلاعات( خبر مرگ عزیزان) است.

طبق تحقیقات انجام شده زمانیکه فرد دچار سوگ از دست دادن عزیزی می شود، همراهی دیگران در فرستادن پیام های از جنس همدردی با بازمانده تنها ۳ درصد می تواند تسکین بخش برای بازمانده باشد و بقیه ۹۷ درصد به حضور افراد در کنار بازمانده برمی گردد. این نوع حضور به معنای تنها نگذاشتن و بیشتر گوش دادن همدلانه است و همه اینها در واژه به نام «خدمت حضور» معنا پیدا می کند

فاضلی:

مسأله شدن سوگواری در تنهایی این است که مرگ از همان لحظه تولد انسان، متولد می شود و از همان لحظه، ماتم و غم از دست دادن انسان در دل آدمیان می نشیند و همین باعث شد تا فرهنگ به عنوان مجموعه ای از معناها و راهبردها و الگوهایی که ما انسان ها آنها را برای رویارویی برای زندگی شکل می دهیم، مرگ در کانون این فرهنگ قرار بگیرد و مجموعه ای از راهبردها و مدل های فرهنگی و طرحواره های شناختی برای معناپذیر کردن مرگ به وجود میآ ید که می توانیم به آنها «آیین های مرگ» بگوییم.
آیین های مرگ دربرگیرنده مراسم های تشییع و تدفین تا آیین های تسکین بخشیدن به انسانهاست‌. در واقع مجموعه ای از آیین ها، فرهنگ جامعی در تمام جوامع تشکل داده است.

مسأله شدن آیین های مرگ به این دلیل است که باعث تغییرات عمیقی در نحوه برگزاری سوگواری و آیین ها و معنای مرگ شده است. مرگ از معنای امری طبیعی زیستی یا یک تقدیر ابدی بیرون آمده و از معناهای تاریخی که یا در پرتو الهیاتی یا در چشم انداز طبیعی بود، خارج شده و مرگ تبدیل به امری شده که می توان آن را کنترل کرد و می توان آن را دستکاری کرد و می توان برداشت های متکثر و متنوع از آن داشت.

فرآیندهایی که در چند دهه اخیر در ایران به وجود آمده، مرگ، سوگ و ماتم را دستکاری کرده و با فرآیندهای متعدد پزشکی، بوروکراتیک شدن مسأله مرگ، مداخله های گسترده ایدیولوژیکی و سیاسی مرگ و درآمیختن مرگ با شهرنشینی و تکنولوژی و درآمیختن مرگ با سازمان مدرن زندگی اجتماعی همه این موارد مذکور به طور طبیعی آیین های مرگ را دستخوش تغییر کرده است. به این معنا که هر چقدر جامعه، فرآیندهای معاصر شدن خود را بیشتر تجربه می کند،(فرآیندهایی مثل رسانه ای شدن، بروکراتیک شدن، شهری شدن، جهانی شدن و….) مسأله مرگ، سوگ و ماتم و رویارویی بشر با آن نیز دستخوش تغییرات جدی شده است.

به نظرم در دوران کرونا، آن ارتباط با خود، تنها شدنش بیشتر شد. چون در واقعیت روز به روز جامعه، آیین های بیرونی را مصرفی، تجاری و وجوه مادی مرگ را پررنگ می کرد. اما وجوه درونی و معنایی درباره مرگ نحیف تر و کمرنگ تر شد و اغلب ما این باور و تجربه زیسته را داشتیم. مثلا شاهد برگزاری مراسم ها با آداب و آیین های فراوانی چون مراسم های پررنگ و لعاب تر و سنگ های گران قیمت تر در دهه های اخیر بودیم و همه این ها نشانه ای بود برای اینکه بدانیم تغییر مفهوم مرگ و سوگواری معنای خود را از سال ها پیش شروع کرده بود.

سوگواری در تنهایی در یک فرایندی اتفاق افتاد که سال ها پیش رخ داد و آنچه کرونا برای ما رویت پذیر کرد، یک تنهایی بود که در واقعیت جامعه کمابیش رخ داده بود. کاری که کرونا کرد سوگ را کم کرد. به نوعی قید سوگواری را زد.

شهابی:

کرونا موجب سوگ پاتولوژیک یا پیچیده می شود. مرگ ناشی از کرونا خیلی ناگهانی و غیرمنتظره اتفاق می افتد، علاوه بر آن بیمار در شرایط انزوا و تنهایی کامل است و فرصت خداحافظی با آشنایان و نزدیکانش را ندارد.

شواهد پژوهشی نشان می دهد بستگان و نزدیکان افرادی که در آی سی یو فوت می کنند، ۲ الی ۳ برابر بیشتر از مرگ های دیگر احتمال ابتلا به سوگ پاتولوژیک را دارند، افراد در یک ضعف بدنی شدید فوت می کنند، دارای علائمی چون زجر تنفسی هستند، علاوه بر آن بازماندگان اجازه در آغوش کشیدن یکدیگر را ندارند و…مجموعه این عوامل یک وجه تروماتیک به مرگ ناشی از کرونا می دهد و باعث می شود ضربه روحی شدیدی به بازماندگان وارد شود.
https://fa.shafaqna.com/news/1169300/

http://www.ihcs.ac.ir/fa/news/21046

#کافه_ارتباطات
@coffee_comm
@commac