Get Mystery Box with random crypto!

همسرم برایم نوشته بود من از زندگی با تو تهی هستم،ولی اگر تو بخ | صداي مشاور

همسرم برایم نوشته بود من از زندگی با تو تهی هستم،ولی اگر تو بخواهی برمی گردم و صحبت میکنم!

وقتی چشمم به این مسیج افتاد کلی خندیدم ...
آخر یکی نبود بگوید: مرد حسابی آن موقع که از این زندگی سرشار بودی،چه گلی بر سر زندگیمان زدی !؟
آن موقع که آستین بالا زدی و گفتی می خواهی ازدواج کنی نگفته بودی داخل این آستین به جای عشق،مار است.( مادر است، خواهر است، بچه خواهر است، شوهر خواهر است، دوست هست، همه هستن جز همسر...)
همه کار میکردی هیچ کس ناراحت نشود جز من...
خوشحالی همه برایت مهم بود جز من ..
هیچوقت فکر نمی کردی کارهایی که میکنی چطور می تواند دل شریک عاطفیت را بسوزاند، وقتی مسیج های دزدکی برای دیگران را پاک میکردی، نیشت برای من بود و نوش ت برای دیگران ...
خودم چمدانت را گذاشتم دم در
فردا چرا همین امروز برو
طبل تو خالی پر ادعا
بودنت چه داشت که حالا نبودنت بخواهد برای من سختی و دلتنگی داشته باشد، که تهی بودنت را بپذیرم ...

تو کاری کردی که پیش همه آدمها و دلم شرمنده شدم من از تمام واژه های عاشقانه ای که نثار تو کردم شرم دارم.نمک نشناس جان حرامت باشد هر محبتی که از من دیدی،پا به پا بودنهایم کنارت حرامت باشد.

چمدانت را طوری بستم که اگر کلاهت هم اینجا افتاد صدسال سیاه برای برگشتنش پیش من برنگردی.
تو باختی! به خاطر دیگران عشق و زندگیت را باختی
این را زمانی میفهمی که همه ی کسانی که من را به آنها فروختی میروند دنبال زندگیشان.فعلا تا می توانی دورت را شلوغ کن که بعدها خیلی ها با روزگارت بازی خواهند کرد.

تراپیستم پرسید: بعد از این همه آزار و اذیت با خودت چه میبری از این زندگی؟
گفتم عاشقانه هایم را ...
دارم میبرمشان جایی که لگدمالشان نکنند
این حجم از محبت برای خیلی ها «هضم نمی شود»
من فهمیدم ذات خراب با هیچ حمام رفتنی پاک نمی شود ...

دیگر نوبت من است تا کمی زندگی کنم


#مارال_پرهیزکار
#درمانگر_بزرگسال

بر اساس یک زندگی واقعی

Join @Consultant_voice