«فلسفه با اینکه قادر نیست با یقین و قطعیت به شکوک و تردیداتی که خود مطرح ساخته است پاسخ بدهد، لیکن طرق ممکنهی متعددهیی را القاء مینماید که فکر ما را توسعه داده و آن را از قید و سلطهی عادت جباره رهایی میبخشد. پس هر چند حس یقین و قطعیت ما را دربارهی حقایق امور کاهش میدهد، اما بر علم به شقوق ممکنهی ماهیات آنها میافزاید و آن جزمیت قرین به کبر و نخوت را که مخصوص کسانی است که هرگز به قلمرو شک آزادگر قدم ننهادهاند، زایل میسازد و حس اعجاب و دهشت ما را به وسیلهی ارائهی جنبهی نامأنوس اشیا و امور مأنوس، زنده و باقی نگه میدارد.» ص ۱۹۴