Get Mystery Box with random crypto!

تو حتی اگه اونی که یه روز کنارِ دریا وقتی ماسه لایِ پاهامون رف | 🌸فاطمه جوادی🌸

تو حتی اگه اونی که یه روز کنارِ دریا
وقتی ماسه لایِ پاهامون رفته و باد داشته میخزیده بینِ موهام لبامو بوسیده هم باشی،
اگه بخوای بری درو قفل نمیکنم و کلیدشو قایم نمیکنم پشتِ عکسِ دو نفرمون....
تو اگه اونی که با من کنسرت اومده و وقتی از جیغای زیاد صدام گرفته بوده آب معدنی داده دستم تا بخورم و صدام باز بشه و باز جیغ بزنم هم باشی
باز که بگی دارم میرم
من نرو رو رویِ لبایِ از ترس لرزونم نمیارم.
تو اگه اونی که شیش صبح بخاطر من بیدار شده و برام حلیم خریده و کل منطقه های بینمونو با دنده چهار رونده هم باشی
باز وقتی تو چشات بخونم که میخوای بری
نمیام و تند تند رویِ پلکات بوس نمیکارم
که بفهمی حالا نباید بری.
تو اگه اونی که موقع مریضیم پر از حرص از لجبازی من برای دکتر نرفتن
مچ دستمو گرفته و پرتم کرده تو مطب دکترم باشی
باز وقتی میبینم پیرهنیو که برات خریدمو داری با اوج وسواس تا میکنی
باز نمیام محکم از دستت بکشمش بیرون و بگم کجااااا؟؟؟
تو حتی اگه اونی که اولین بار کاری کرده که برم جلو و دستایِ یه مردو تو دستم بگیرم و با چشمایِ پر از شک و اشک زل بزنم به دستاش و با هزار تا من من و عین دختر چهارده ساله ها رفتار کردن بگم:
خب راستش این حس کم کم داره میره که عشق بشه
باشی و یه روز دستاتو تو دستایِ کسی جز من گره کنی
من باز نمیایم دستو از دستاش بکشم بیرون...
من آدم جلویِ کسی رو گرفتن نیستم،
آدم سدِ راه کسی شدن برای نرفتن،
آدمِ کشیدن چمدون از دستای یکی،
آدمِ اینکه تویی که داری میری رو از پشت بغل کنم و هزار باره بگم نرو.
من فقط آدم وایستادن نگاه کردنم،
آدمِ دست و پنجه نرم کردن با نبودنا،
آدمِ راحت دل کندن از دل کنده ها.....
#فاطمه_جوادی
#پریشون_نویسی
@daasttkhatt