این شهرِ سردِ یخزده در بسترِ سکوت جای تو ای مسافر آزرده پای! نیست بند است و وحشت است و درین دشتِ بیکران جز سایهی خموش غمی دیر پای نیست محمدرضا شفیعی کدکنی @Dadwaan | دادوان 8.6K views06:40