عارِفَاً بِحَقّهِ...
شب چهارم محرم الحرام ۱۴۴۵
زید شحام میگوید: «همراه جماعتی از اهل کوفه در خدمت امام صادق علیه السلام بودیم،
یکی از شعرای عرب به نام جعفر بن عفان وارد شد، آن حضرت او را احترام نموده و در نزدیک خود جای داد، آنگاه فرمود:
« ای جعفر!» او عرض کرد: لبیک، حضرت فرمود:
«به من گفتهاند تو اشعار نیکی درباره امام حسین علیه السلام سرودهای؟»
عرض کرد: آری.
حضرت فرمود: «اشعارت را بخوان.» او شعر میخواند و امام و اطرافیان میگریستند بهگونهای که قطرات اشک بر صورت و محاسن آن حضرت جاری بود سپس امام فرمود:
«
یا جعفر و الله لقد شهدت ملائکه الله المقرّبین هاهنا یسمعون قولک فی الحسین و لقد بکوا کما بکینا او اکثر...»:
«ای جعفر! فرشتگانی الهی در این مجلس حاضر شدند و شعرت را شنیدند و گریه کردند همانگونه که ما گریه کردیم بلکه بیش از ما گریستند.»
منبع:بحارالانوار: ج 44، ص 282.
@DaftareAyatollahTabrizian