Get Mystery Box with random crypto!

در تاریخ آمده است: يكي از مردم كوفه پس از جنگ صفين با شتر خود | دوست داران دانایی

در تاریخ آمده است:

يكي از مردم كوفه پس از جنگ صفين با شتر خود وارد شهر دمشق شد. فردي از اهالي دمشق دامن مرد كوفي را گرفت و گفت: اين شتري كه بر روي آن سواري، ناقه من است كه در جنگ صفين از من گرفته‌اند.

و چون مرد كوفي منكر اين مطلب شد،‌ نزاع بالا رفت و قضاوت را نزد معاويه بردند. ضمنا مرد شامي 50 نفر از اهالي شام را گواه گرفت و با خود به دربار معاويه برد كه همگي شهادت مي‌دادند كه آن شتر، ناقه مرد شامي است. پس از رسيدن به دربار معاويه و گفتن ماجرا، از آنجا كه مرد شامي 50 شاهد در آستين داشت، معاويه به نفع او راي داده و شتر را از مرد كوفي گرفت و به او داد. مرد كوفي با عصبانيت به معاويه گفت: خدا درباره تو لطف كند! اين شتر، ناقه (شتر ماده)‌ نيست، بلكه جمل (شتر نر)‌ است.

معاويه گفت: حكمي كه صادر شده تغييرپذير نيست.

سپس وقتي كه مرد شامي رفت، بار ديگر مرد كوفي را احضار كرد و ضمن پرداخت دو برابر قيمت شتر به او، گفت: مي‌دانستم اين شتر متعلق به تو است و آن شامي دروغ مي‌گويد، اما وقتي كه به كوفه بازگشتي به علي [عليه‌السلام] بگو كه من با صد هزار نفر سربازي به سراغش خواهم رفت كه حتي يكي از آنها هم تفاوت ميان شتر نر و ماده را نمي‌داند و آنها را از يكديگر تشخيص نمي‌دهد.

#منبع: لطيفه‌هاي سياسي ، محمود حكيمي‌

برگرفته از : #مروج_الذهب_ج 2_ صفحه72_چاپ مصر_سال 1346 هجري. 

@danaeeii