نگرانی . . . . . ۸ مهر وقتی با یک معتاد در حال مصرف زندگی | درسهای بسیار در نارانان
نگرانی . . . . . ۸ مهر
وقتی با یک معتاد در حال مصرف زندگی می کنیم ، به آسانی اجازه می دهیم که نگرانی در هر لحظه ما را از پای در آورد. وقتی فکر می کردم که معتاد زندگی ام مصرف می کند ، نگران شده و حس اشتباه کنترل را احساس می کردم .
با زندگی کردن به خاطر معتاد از پا درآمده بودم تا جایی که شروع به نادیده گرفتن مسئولیت های خود کردم. زمانی که فهمیدم نمی توانم ادامه دهم به نقطه شکست رسیدم و فهمیدم که این عدم سلامت عقل است . این هیولا ؛ اعتیاد ، افکار ، اعمال و احساسات را از پا در آورد تا به نقطه ای رسیدم که از نظر جسمی ، ذهنی و احساسی بیمار شدم . من هرگز هیچ کنترلی روی معتاد نداشته ، ندارم و نخواهم داشت .
تفکری برای امروز : ما آزادیم انتخاب های خودمان را داشته باشیم ، همان طور که معتادان آزادند که انتخاب های خودشان را داشته باشند . ما نمی توانیم دیگران را کنترل کنیم و با سعی برای این کار فقط نگران خواهیم شد.
