آدرس کانال:
دسته بندی ها:
ادبیات
زبان: فارسی
مشترکین:
1.08K
توضیحات از کانال
دکلمه خوانی _دلنوشته _ شعر heart writing _ poetry_Reading👈
جهت ارتباط با ما
@realism71
ازیــــارے ســـــبز🍀تمام کسانی که باعث آرامـــــش وآراستــــگے کانال (دکـــلمه دربــاد)میشـوندازعمق جــــان سپاسگزاریـــــم🇮🇷
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
0
4 stars
1
3 stars
0
2 stars
1
1 stars
1
آخرین پیام ها 34
2022-05-04 21:51:11
@deklamedarbad
65 viewsدکلمه درباد , edited 18:51
2022-05-04 21:17:13
میدونم توام بمن فکر میکنی شب و روز... @deklamedarbad
117 viewsدکلمه درباد , edited 18:17
2022-05-04 19:47:58
همچی بستگی به خودت داره #مهرنازبهاری
@deklamedarbad
63 viewsدکلمه درباد , edited 16:47
2022-05-04 19:46:21
تواین دوره زمونه هرکسی یاچیزیو تحویل نگیری خودشومیگیره وگرون میشه
یکیش همین ماکارونی
188 viewsدکلمه درباد , 16:46
2022-05-04 15:01:51
باران که می بارد ، میفهمم که آسمان با زمین آشتی کرده است .
کودکان جوری شوروذوق دارند که مادرشان رادرآغوش میفشرند، که بگویند باران نعمت امن ماست وماتنها نیستیم.
یاکریم ها عاشقترمیشوندوروی سیم تیر برق بی هیچ واهمه ای مینشینند که صورتشان به باران آذین شودو گنجشک ها دورهمیشان پرآوازه تر میشود ، ازآنجاکه همگی به میهمانی باران دعوت شده اند.
وباران چه خوب میفهمدکی بیاید همان دمی که انتظارها نایی ندارند،می آید که گیسوان خسته ای، را شانه های پرلرزی را واشکهای تندرویی را بشویدوببرد;
و ای باران توچقدر تسکینی !
تسکین طبیعت! تسکین زمین!
تسکین انسان!
من دراین حیرتم! که تو وقتی پردری چگونه میباری ،گاهی چیزی درگوشم میخواند که گاهی ابرهای سیاهی که می آیندوحرکتی نمیکنند
همان غم باران است که پشت آنها بغضش رافرو میدهد.
#فاطمه_امیری
@deklamedarbad
275 viewsدکلمه درباد , edited 12:01
2022-05-04 14:24:02
۴ مه #روز_جهانی بخشندگی است.
این روز با هدف کمکرسانی به دیگران و قدردانی از کسانی نامگذاری شده که هنگام سختیها دست ما را گرفتند.
@deklamedarbad
93 viewsدکلمه درباد , 11:24
2022-05-04 12:35:29
100 viewsدکلمه درباد , 09:35
2022-05-04 12:27:45
از یاد نبر که از یاد نبردمت، از یاد نبر که باران شدم تو را و باریدم، از یاد نبر که شهر را به عطر تو عادت دادم بس که شال در خانه ام جامانده ات را در هوا رقصاندم به نیت شفای تهران غمگین. از یاد نبر که پشت به همه جهان ایستادم و رو به تو، و هر که هر تیغی داشت فرو کرد به صحرای پهناور اطراف فقراتم، و من باز نگاهت کردم و خندیدم، خورشید شخصی من. از یاد نبر که وقت سنگسار ایستادی و نگاهم کردی و خون از پیشانیم آمد تا روی چشمم و تو را سرخ دیدم، سرخ پوش زیبای لعنتی. از یاد نبر که در تمام اردیبهشت ها کمت آوردم و دنیا پاییز بود و تگرگ گلدانم را بوسید. از یاد نبر که بر تازیانه های دوری و بوسه های نوازش یکسان خندیدم، وقتی جهانم از صدای تو عاری شد. از یاد نبر از یاد نبردمت. هر بار کسی لبانت را نوشید، به یاد بیاور ترک لبانم را، وقتی در عطشی جان دادم که خالقش بودی. از یاد نبر که از یاد نبردمت.
حالا پرده در باد می رقصد، پنجره باز است، و هیچکس نمیداند مردی که چند ثانیه قبل پایین پرید چقدر برای تو دلتنگ بود...
#حمیدسلیمی
@deklamedarbad
99 viewsدکلمه درباد , edited 09:27
2022-05-04 12:23:10
اونقدر دوسش دارم که....
@deklamedarbad
90 viewsدکلمه درباد , edited 09:23
2022-05-04 12:06:53
اینم یه چایی داغ برای شما
#مائده_حیدری
@deklamedarbad
93 viewsدکلمه درباد , edited 09:06