دوست داشتم انقدر پولدار بودم که روضه میگرفتم تو خونهم؛ بچه ه | حسینیهی دلصدا🏴
دوست داشتم انقدر پولدار بودم که روضه میگرفتم تو خونهم؛ بچه های یتیم و خانواده های فقیر رو دعوت میکردم و شام روضه یه شب مرغ بریون بهشون می دادم، یه شب پیتزا، یه شب آبگوشت پرملات کرمونی، یه شب بروستد، یه شب چلوگوشت، یه شب قیمه نثار، یه شب زاپاتا و غیره! غذاهایی که شاید نتونن در حالت عادی بخورند رو تو این دهه بزنن بر بدن.