۵ صبح سوار شدم بیست و هفتم شروع ترم جدیدمه و امسال میشه چهار | Masoume

۵ صبح سوار شدم
بیست و هفتم شروع ترم جدیدمه و امسال میشه چهارمین سالی که من مسیر ۴ ساعته تا تهران رو میرم و برمیگردم
ساعت سه و پنجاه دقیقه صبح با کلی حس نحس که این چه زندگیه گهیه که من بین دو ترم هیچ استراحتی نداشتم و یه امتحان سه واحدی هم شنبه دارم بیدار شدم
با همین افکار رسیدم ترمینال
به ساعت پنج صبح شیش سال پیش فکر کردم که چه افکاری داشتم اون زمان
کسی بودم که ۳ بار کنکور داده بود و به نتیجه نرسیده بود و هر شب از فکر زیاد تا صبح بیدار میموند
مسلما ۶ سال پیش همین موقع بیدار بودم و اصلا نمیتونستم تصور کنم که ۶ سال بعد من تو راه یه شهر دیگم تا شنبه سر بخش جراحی ۲ و کشیدن دندون قدامی حاضر باشم.
با این مقایسه و گذر به گذشته آیا هنوز حس نحس دارم که چرا انقدر زود بیدار شدم و هیچ استراحتی نداشتم؟
نه.
اینکه صبحا به زور بیدار شیم خیلی بهتر ازینه که شبا تا صبح بخاطر فکر زیاد( که منشا بیشتر این افکار برمیگرده به کم کاری خودمون و و درست درمون تلاش نکردن ) بیدار بمونیم.
اگه براتون سخته صبحا زود بیدار شین به این فکر کنین که چند سال بعد همین موقع قراره چیکار کنین و دوست دارین کجا باشین
بنظرم کمک میکنه راحتتر بیدار شین
صبحتون بخیر