Get Mystery Box with random crypto!

خاطره حسن روحانی از دندانپزشک وظیفه پادگان عباس آباد در سال ۱۳ | کانال تاریخ دندانپزشکی

خاطره حسن روحانی از دندانپزشک وظیفه پادگان عباس آباد در سال ۱۳۵۲


دوره آموزش تخصص افسری رو به پایان بود و به روزهای پایان دوره و امتحانات نزدیک می شدیم. یک روز دندان من درد گرفت و من را به درمانگاه پادگان فرستادند. در آنجا دندانپزشکی بود که با درجه ستوان یکمی دوران خدمت وظیفه عمومی خود را می گذراند. نام خانوادگی وی طباطبایی و جوانی بسیار مودب و مذهبی بود. ایشان وقتی دندان من را معاینه کرد به من گفت درد دندان شما باید تا آخرین روز این دوره ادامه داشته باشد. گفتم چرا؟ پاسخ داد برای اینکه دیگر در برنامه نظام جمع شرکت نکنید. به اضافه آنکه باید فرصت بحث و گفتگو با یکدیگر داشته باشیم.
به این ترتیب از فردای آن روز برنامه من این شد که هر روز صبح به بهانه دندان درد به درمانگاه می رفتم و برای یکی دو ساعت با دکتر طباطبایی بودم. دو سه روز که به این نحو گذشت فرمانده گروهان مشکوک شد و از دکتر طباطبایی پرسید دندان این دانشجو چقدر کار دارد؟ دکتر پاسخ داد دندان ایشان وضع بدی دارد و من باید در چندین جلسه روی آن کار کنم. در حالی که دندان عقل من کمی درد می کرد و ایشان هر روز کمی روی آن کار می کرد و پانسمان می کرد اما آن را پر نمی کرد. هر روز می نشستیم و با هم حدود یک ساعت صحبت می کردیم. مباحث ما عمدتا دینی و گاهی سیاسی بود.


خاطرات دکتر حسن روحانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول۱۳۸۷، جلد اول، ص۳۷۵

@dentalhistory