. از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیدهای؟ گفت: آری... م | 「دیالوگیست✍️」
.
از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیدهای؟ گفت: آری... مردی که داراییاش تنها دو گوسفند بود؛ یکی را شب برایم ذبح کرد، از طعم جگرش تعریف کردم، صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد.
گفتند: تو چه کردی؟ گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم. گفتند: پس تو بخشندهتری! گفت: نه! چون او هر چه داشت به من داد، اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم...!