آمدی روزی که دیگر آشنایم نیستی آن طنین جاری سبز صدایم نیستی باده نوش پا به پای بزم شب های غمم دیگر آن می نوش مست پابه پایم نیستی جان و عمر و زندگی و شور و شعر و شادی ام روزگاری بودی و حالا برایم نیستی باورم را خط زدی من خود خدا کردم تو را باور خط خورده ام دیگر خدایم نیستی سوژه ی اشعار و مضمون غزل یادت بخیر چند سالی میشود در شعرهایم نیستی آمدی روزی که دیگر ….هیچ کس در خانه نیست در نزن وقتی که دیگر آشنایم نیستی @Dibachenegar #سیامک_کیهانی 5.2K views13:51