Get Mystery Box with random crypto!

توافق ایران-چین و بازتعریف انقلاب ایران / دنگ شیائوپینگ ایرانی | آموزش انگلیسی مقدماتی

توافق ایران-چین و بازتعریف انقلاب ایران / دنگ شیائوپینگ ایرانی؟!
اعلام توافق 25 ساله اقتصادی و توسعه ای موسوم به مشارکت جامع راهبردی چین و ایران موجب بحثهای جدیدی درباره رقابت ژئواستراتژیک آمریکا-چین شده است. اما نگاهی دقیقتر نشان می دهد که این توافق ممکن است برای دستیابی به برخی هدفهای آمریکا در مورد ایران از جمله درباره نوسازی (مدرنیزاسیون) حکومت ایران مفید باشد.
رسانه های منطقه خلیج فارس استدلال کرده اند که این توافق تازه ترین علامت از دوری آمریکا از منطقه است اما مطلب زیادی درباره تاثیرات بالقوه این توافق بر پویایی های داخلی ایران گفته نشده است. نگاه به توافق مشارکت جامع راهبردی ایران و چین از منظر گفتمان رقابت راهبردی آمریکا – چین معمولا متمرکز بر تاثیر تحریمهای آمریکا بر تجارت نفتی و خرید تسلیحاتی ایران است و نکته اصلی را نادیده می گیرد: اینکه چین تلاش دارد ایران را به "خانواده" طرح کمربند و راه وارد کند و از این رو احساس "عادی سازی" بین ایران و سایر اعضای این خانواده در منطقه را تشویق کند . می توان انتظار داشت که مشارکت جدید ایران با چین این کشور را بار دیگر به سیستم تجارت جهانی متصل سازد که این امر ایران را وادار می سازد رویکردی با محوریت بازار همانند چین اتخاذ کند و این مساله در نهایت ممکن است بر گفتمان انقلابی فعلی این کشور تاثیرگذار باشد.
ادغام اقتصادی ایران از طریق سرمایه گذاری در طرح کمربند و راه ممکن است یک فضای اجتماعی و اقتصادی جدید با تمرکز بر منافع اقتصادی بجای حفظ هدف های انقلابی ایجاد کند؛ چنین تغییر رویکردی نیز می تواند موجب تغییر سمت و سوی اولویتها از خارج به سمت داخل کشور شود و خواسته های سالهای اخیر مردم معترض را برآورده سازد. رهبران دینی ایران ممکن است با این حقیقت کنار بیایند که لازم است انقلاب بعدی یک انقلاب اقتصادی باشد . ایران می تواند در توافق با چین برای خود راهی به منظور آغاز فرایند لیبرالیزاسیون اقتصادی بدون چالشهای اصلاحات سیاسی متصور باشد .
از این رو توافق مشارکت جامع راهبردی بدون درنظر گرفتن جنبه های امنیتی هم یک چالش برای آمریکا است و آمریکا را وادار میکند که یا تحریمها علیه ایران و چین را تشدید کند یا اینکه بجای افزایش فشار بر چین برای تبعیت از تحریم ها ، فشار حداکثری را از روی ایران بردارد . آمریکا از لحاظ ژئواستراتژیک ممکن است که لیبرالیزاسیون اقتصادی ایران را هدف مشترکی با چین بداند. تاثیرات بلندمدت تغییر رویکرد اقتصادی ایران می تواند به حکومت ایران فرصتی برای بازتعریف خود به شیوه ای مشابه چین در زمان ابتکار "نوسازی اجتماعی" بدهد. چنین تغییری مستلزم وجود مقاماتی مانند "دنگ شیائوپینگ" رئیس جمهور اصلاح طلب چین است که بتواند ایران را به عنوان یک بازیگر اقتصادی منطقه ای مطرح سازند و لفاظی های جزم اندیشانه فعلی را تغییر دهند. در بلندمدت چنین رویکردی ارائه دهنده راهی جدید برای مواجهه با ایران است که متفاوت از رویکرد آمریکا است.
هر چند رویکرد جدید دیپلماتیک چین در قبال خاورمیانه ممکن است مبهم و نامشخص به نظر برسد اما می تواند ارائه دهنده رویکردی تازه برای پرداختن به چالشهای دیرپای ایران باشد.
@Diplomacy_IR
mei.edu/publications/china-iran-deal-and-reinvention-iranian-revolution