یه شبهایی بود که فک میکردی رسیدی به تهِش همون شبهایی که تا خ | DirtyTwitte|درتی توییت
یه شبهایی بود که فک میکردی رسیدی به تهِش همون شبهایی که تا خودِ صبح اشک میریختی.. اون شبها گذشت و بازم به زندگیت ادامه دادی، بازم اشتباه کردی، بازم با موقعیت های سخت تر رو به رو شدی ولی هر بار قوی تر از قبل بودی! حرفم اینه که هر سختی هر چقدرم تلخ و دشوار باشه، هر چقدرم ترسناک باشه بالاخره میگذره و تو از پسش برمیایی! فقط خواستم بهت یادآوری کنم که: باز میشه این دَر صبر کن