• من از بی ستاره گی به شب زدم به کهکشان تو که رسیدم، دوبار | دَّوّ خَِـَّ℘طِّـٖٖـۘۘـُِ شَِـُّ℘ـعـٖٖـۘۘـرُِ
•
من از بی ستاره گی به شب زدم به کهکشان تو که رسیدم، دوباره زاده شدم ستاره ی خوشبختی ام را به گوش ماه آویختم هر شب که ماه رامی بینم، می دانم که هستی می دانم که هنوز خوشبختم