حتی خود هم نمیدانم داستانِ زندگیام قرار است هر روز چگونه ورق | دختر هیس
حتی خود هم نمیدانم داستانِ زندگیام قرار است هر روز چگونه ورق بخورد،پس هیچگاه حق گلایه از مادرم را ندارم که بگویم: "چرا مرا وارد این دنیا کردی؟" خوب یا بد،خوشبختانه یا متاسفانه،من پا به دنیایی گذاشتم که باید به اندازه سالهایی که خودم هم عددش را نمیدانم زندگی کنم،گاهی گریه کنم و گاهی بخندم،گاهی خوشحالی را از اعماق وجودم حس کنم و گاهی صدای شکستنِ قلبم را بشنوم،دیدید؟نمیتوانم قاطعانه راجبَش چیزی بگویم،سر و ته داستانی که شخصیتِ اصلیاش خودم هستم را نمیدانم،چاره چیست؟ شبرا میگذرانم و صبح صفحه جدید زندگیام را باز میکنم. _یاسمن موسوی ✧・゚࿐ T.me/dokhtar_his