Get Mystery Box with random crypto!

تمام امشب صورتم درد میکرد .. تب و لرز داشتم .. یه حالت مسخ شدگ | Purple_cottoncandy

تمام امشب صورتم درد میکرد ..
تب و لرز داشتم ..
یه حالت مسخ شدگی ..
بین مستی و افتری ..
بین بالا و پایین بودن ..
از خودم بدم اومد که با لجاجت کردن خونه نرفته بودم و حالا تو این حال خرابم کسی نبود یه لیوان آب دستم بده ..
با پویا حرف میزدم
گفت میایم دنبالت میبریمت دکتر ..
اما نمیخواستم ..
دوست نداشتم و وانمود میکردم حالم خوبه و ناخودآگاه هی میگفتم خودم به خودم بغلم کن ..
میخواستم برم خونه ..
اما ترمینال نه ..
ترمینال که سوار میشم جفتم مردایی میشینن که هیچ اهمیتی نداره براشون بهم بخورن و لنگای گشادشون رو تا ته باز میکنن ..
میخواستم آژانس بگیرم ..
خودم بشینم تو آژانس و مثِ خانم منو برسونه تا خونه ..
نمی تونم ..
باید برگردم ..
میترسم حالم بدتر بشه .