سالهای 2020 و 2021 به دلیل پاندمی کرونا فیلم های خوب زیادی تول | تکنیک های فروش دوربین مداربسته

سالهای 2020 و 2021 به دلیل پاندمی کرونا فیلم های خوب زیادی تولید نشدن، برای همین گاهی سرچ میکنم صد فیلم برتر تاریخ، یا ده فیلم با موضوع کسب و کار، بعد امتیاز اونهارو درIMDB برسی کرده و دانلود میکنم تا سر فرصت ببینم.
وقتی داشتم فیلم جوی (Joy) با موضوع کارآفرینی رو میدیدم که دیدنش رو پیشنهاد میکنم یاد جمله ای از عباس کیارستمی افتادم که اینجا نقل میکنم:
وقتی از من می‌پرسند چه شد فيلمساز شدی؟
من می‌گويم تصادفی!
من کنکور هنرهای زيبا را دادم و رد شدم.
بعد در اداره‌ی پليس‌راه استخدام شدم.
سال آينده‌اش به‌کلی اين قضيه را فراموش کرده بودم که به سراغ يکی از دوستانم به نام عباس کهنداری که کتابفروشی و خرازی داشت رفتم.
او به من پيشنهاد کرد برويم سر پل تجريش
ولی من گيوه پام بود و نمی‌توانستم همراه او بروم.
بعد کفش‌های او را پوشيدم و با هم رفتيم.
سر پل يکی از دوستانم را ديدم و او پيشنهاد کرد با هم به خانه‌ی فرهاد اشتری شاعر برويم.
به اتفاق رفتيم، در خانه‌ی اشتری يک آقای نقاشی بود که وقتی فهميد من در کنکور رد شده‌ام، از من پرسيد کلاس رفتی يا نه؟!
او به من توصيه کرد در کلاس طراحی اسمم را بنويسم و سال بعد کنکور شرکت کنم. من در رودربايستی که داشتم در آن کلاس اسم نوشتم.
سال بعد کنکور دادم و قبول شدم.
بعد نقاشی تبليغاتی کردم.
بعد فيلم تبليغاتی ساختم و به همين طريق با مکانيزم دوربين آشنا شدم و...
حالا فکر می‌کنم اگر کفش ‌های دوستم به پای من نخورده بود من الان بازنشسته‌ی وزارت راه بودم!

گاهی زندگی آدم به چيزهايی مانند مو بستگی دارد.
عباس كيارستمی