#سادهترین تصور ما از داشتن رفاه، داشتن تمکّن مالی است اما پول | 📕دوست📗خاموش📙
#سادهترین تصور ما از داشتن رفاه، داشتن تمکّن مالی است اما پول به تنهایی نمیتواند تضمینکنندهی رفاه باشد.
#رفاه واقعی، رفاه احساسی و هیجانی است. کودک باید عشق دریافت کند، چیزی که ممکن است در مجهزترین قصرها و اتاقهای بهترین ویلاها یافت نشود.
#رفاه یعنی این که والدین کودک همواره، به شیوهای خلاقانه، در دنیای او حاضر باشند و با تمام وجود به ترسها و نگرانیهای فرزندانشان بپردازند و برای شنیدن آنچه کودکشان به زبان میآورد و آنچه که مشتاق است به زبان بیاورد اما هنوز جرئتاش را نیافته، گوش شنوا داشته باشند.
#رفاه یعنی این که والدین به کودکشان نشان دهند که همواره از او، صرفا به خاطر بودناش حمایت میکنند و نه به خاطر موفقیتهای عجیب و غریبی که احیانا به دست آورده است.
#یعنی به او اطمینان دهند که حتی اگر کل دنیا علیه او باشد، آنها طرفاش خواهند بود.
#یعنی به او بیاموزند که همهی انسانها، علیرغم خطاها و رفتارهای نادرستشان، مستحق درک و مهربانی هستند.
#رفاه یعنی این که والدین کودک را از بدترین اضطرابهایشان و از تنشهای مربوط به بزرگسالان دور نگه دارند و محافظت کنند. یعنی درک کنند که هنوز سالهای سال مانده تا فرزندشان آنقدر بزرگ شود که بتواند پیچیدگیهای هستی را درک کند، و آنقدر بالغ و پخته باشند که اجازه دهند کودک به آرامی و سر فرصت بزرگ شود.
#رفاه یعنی این که والدین در برابر کودک احساس بی عیب و نقص بودن نکنند؛ یعنی این که آنقدر خود را در نظر فرزندشان دستنیافتنی جلوه ندهند که کودک یا آنها را در قالب فرشته ببیند و یا در قالب شیطان.
#رفاه یعنی این که والدین یاغیگریهای کودک را درک کنند و غیرواقعبینانه از او انتظار نداشته باشند که هم مطیع باشد و هم بچهی خوبی.
#رفاه یعنی این که والدین به جای تحمیل عقایدشان به کودک، آنها را تشریح کنند.
#رفاه یعنی این که والدین درک کنند که کودکشان در نهایت آنها را ترک خواهد کرد و این موضوع نشانهی استقلال اوست و نه خیانت کردن به آنها.
همهی این موارد، نمونهی واقعی رفاه هستند که امروزه به همان اندازهی رفاه مالی نایاباند و البته اهمیتشان از آن بیشتر است.
از ناکامیهای کودکی گذر کردن موسسهی مدرسه زندگی (زیر نظر آلن دوباتن)