دختر یکی از قربانیهای تیراندازی در شیکاگو لحظات آخر عمر مادرش | علیرضا بازارگان
دختر یکی از قربانیهای تیراندازی در شیکاگو لحظات آخر عمر مادرش را توصیف میکند:
من به بالا نگاه کردم و تیرانداز (رابرت کریمو) را دیدم که پایین به سمت بچهها تیراندازی میکرد. و من به او (مادرم) گفتم که یک تیرانداز آنجاست و باید فرار کنیم. پس با هم شروع به دویدن کردیم. ما کنار هم بودیم. و او به سینه مادرم تیر زد. مادرم افتاد و فهمیدم که دیگر مادرم زنده نیست. فقط توانستم به او بگویم که عاشقش هستم. ولی نمیتوانستم با مادرم بمانم چون هنوز به همه افراد دور و برم تیراندازی میکرد. او مادر خوبی بود. و من ۲۲ سال او را داشتم. من ۲۲ سال بهترین مادر دنیا را داشتم.
تا دیر نشده است به عزیزانمان بگوییم که دوستشان داریم.