Get Mystery Box with random crypto!

سرمقاله راه توده 847 وحدت نظر در شرق ستیزی در میان اصلاح طلبان | محمود صادقی

سرمقاله راه توده 847
وحدت نظر در شرق ستیزی
در میان اصلاح طلبان و اصولگرایان

در هفته های گذشته دو اظهار نظر منتشر شد که بنوعی آینه ای از درک سیاسی در سطح حکومت و حاشیه حکومت است. در یکسو آقای اسدالله بادامچیان عضو رهبری حزب موتلفه اسلامی که خود را اصولگرا می داند در نامه ای به مدیر مسئول روزنامه شرق وی را به هواداری از غرب از یکسو و "ترویج و تجلیل از حزب توده خائن و مزدور شوروی سابق" متهم کرد. از سوی دیگر آقای محمود صادقی نماینده سابق مجلس که خود را اصلاح طلب می نامد در توییتی وجود هواداری از سیاست نگاه به شرق و مخالفت با توافق هسته ای در "شبکه های اجتماعی وابسته به حزب توده" را نشانه "نفوذ" توده ای ها در ارکان نظام معرفی می کند. اشاره هر دو این آقایان به "راه توده" است، والا آن نظرات و دیدگاههائی که در نشریه "نامه مردم" و بنام حزب توده ایران منتشر می شود مورد بحث و نظر این آقایان نیست و مورد تائید غیر مستقیم این آقایان -البته با چراغ خاموش- نیز هست.
قصد ما این نیست که آقایان بادامچیان و صادقی را در کنار همدیگر قرار دهیم و یک قضاوت درباره هر دو آنها داشته باشیم. ولی در کنه ماجرا این هر دو دارای یک نگاه به جامعه ایران هستند. نگاهی که از صدا و سیما شروع می شود و تا اصولگرا و اصلاح طلب و بالا و پایین و حاشیه حکومت ادامه پیدا می کند. براساس این نگاه یک عده "خودی" وجود دارند که کسانی هستند که در دایره حکومت هستند و حق حیات و اظهار نظر دارند. خود این خودی ها هم به دو دسته تقسیم می شوند: خودی های که عین آنها فکر می کنند و خودی هایی که با آنها تفاوت دیدگاه دارند. همه کسانی که از دایره خودی ها بیرون هستند یا مزدور و خائن هستند یا نفوذی و به هر صورت حق نظر و حیات ندارند.
در پشت نگاه اصلاح طلبان و اصولگرایان حکومتی در واقع یک درک از سیاست و جامعه وجود دارد که اندیشه و منافع طبقه خود را اندیشه و منافع کل جامعه می داند. در حالیکه جامعه متکثر است. چه بخواهید و چه نخواهید در جامعه ایران کسانی وجود دارند که هوادار عدالت اجتماعی و جامعه سوسیالیستی برای ایران هستند. با اقتصاد تجاری٬ با خصوصی‌سازی ها٬ با آموزش و پرورش و بهداشت و ورزش پولی و تجاری مخالفند. در عرصه جهانی نیز خواهان تغییر مناسبات ناعادلانه کنونی بر جهان و حرکت در مرحله اول به سمت حداقل جهانی چند قطبی هستند که در آن امریکا و اروپا نتوانند اراده خود را بر دیگر کشورها تحمیل کنند و گرایش به شرق را ابزاری در این سمت می دانند. کسان دیگری هم در جامعه ایران هستند که با این نظرات مخالفند. ما این مخالفت را به معنای مزدور و جاسوس و نفوذی بودن آنها نمی دانیم. قطعا در میان آنها ایرانیان میهندوست زیادی وجود دارند که معتقدند پیشرفت ایران مستلزم در پیش گرفتن سیاست ها و برنامه های دیگریست که آنها مدافع آن هستند. ولی نوع نگاه این دسته٬ حداقل در میان اصولگرایان و اصلاح طلبان حکومتی و حاشیه حکومتی٬ که در میان آقایان بادامچیان و صادقی نمونه ای از آن را می بینیم نه فقط نشان خودبینی و تاریک اندیشی بلکه نشانه عدم اعتماد به نفس عمیق آنهاست. آنها به آنچه می گویند مطمئن نیستند و به همین دلیل به ادبیات و ابزارهایی متوسل می شوند که مخالف را از میدان بدر کنند و اجازه حرف زدن از او را سلب کنند.
این در حالیست که جامعه ایران حتی از روز اول انقلاب هم به این نگاه معتقد نبود چه رسد به امروز و پشت سر گذاشتن چهار دهه تجربه. متاسفانه همه کسانی که نوعی به حکومت وصل می شوند قادر به تغییر و ارتقا دادن و افزایش سطح برخورد و اگاهی هایشان به سطح درک عمومی و متوسط جامعه ایران نیستند. در همین هفته گذشته مراسم تدفین شاعر ملی ما زنده یاد هوشنگ ابتهاج (سایه) برگزار شد. همه یا اکثر کسانی که در این مراسم شرکت کردند از نزدیکی وی به حزب توده ایران و اعتقادات سوسیالیستی وی اگاه بودند ولی این به معنای آن نیست که حتما با آن موافق بودند. این یک موضوع خیلی ساده است. یک انسان ایرانی که دارای نظراتی است که ما ممکن است با آن موافق نباشیم ولی بعنوان یک شاعر ملی و میهنی به او احترام می گذاریم. این درک پیشرو جامعه ماست که اصلاح طلبان و اصولگرایان حکومتی نمی خواهند بفهمند و بپذیرند٬ از تلویزیون ها و مفسران خارج کشور که از اینها هم عقب تر هستند صحبت نمی کنیم. برای آنها همه اینان مزدور و خائن و نفوذی هستند ولو اینکه زیر فشار افکار عمومی قادر به بیان آن نباشند یا خودشان را به ظاهر با آن همراه کنند.
ضربه ای که این نگاه خودی و غیرخودی به کشور ما زده بر کسی پوشیده نیست و تا زمانی که جناح های سیاسی حکومتی ما نتوانند خود را به سطح شعور مردم عادی ارتقا دهند لطمات حاکمیت این نگاه به کشور ما ادامه خواهد داشت. اظهار نظرهای آقایان بادامچیان و صادقی که هر دو بنوعی می خواهند جلوی بحث و اظهار نظر و گفتگو را بگیرند کمترین زیان این نگاه است.