نخستین جادهصافکن دشمنان آزادی در ایران: نهال آزادی در تقابل | دکتر سرگلزایی drsargolzaei
نخستین جادهصافکن دشمنان آزادی در ایران: نهال آزادی در تقابل مسالمتآمیز قدرتها رشد میکند /۲
محمدرضا سرگلزائی / حسن محدثی گیلوایی ۲۱ بهمن ۱۴۰۱
بنابراین، از دههی 1960 تا کنون با تصمیمات این نظام مقابله نموده است که اولین نمونه از آن سازماندهی اعتراضات دانشجویی علیه اعزام نیرو به ویتنام بود. بنابراین، در هر کشوری، آزادی دشمنان خاص خود را دارد. در ایران، زیست ذرهوار و غیرتشکلآمیز ما ایرانیان از نخستین جادهصافکنهای دشمنان آزادی است. در این سرزمین فرهیختگان جامعه نیز گاه حتا از ایجاد پیوندهای سست اجتماعی نیز عاجز اند؛ پیوندهای اجتماعی نیرومند پیشکش. از این رو، دشمنان آزادی در این کشور از بیشترین مجال برای نابودی آزادی برخوردار اند. اینجا گاه میبینیم که حتا جامعهشناس ایرانی و روانشناس ایرانی اهل عضویت در انجمن جامعهشناسی و انجمن روانشناسی نیست. یک جامعهشناس ایرانی را میشناختیم که با افتخار میگفت: «عضو انجمن جامعهشناسی نیستم. روزنامه نمیخوانم و تلویزیون نگاه نمیکنم!» این زیستن در انزوا و اعتزال انسان ایرانی، بزرگترین جادهصافکن برای دشمنان آزادی است.
برخی در ایران مهمترین مانع شکلگیری دموکراسی را فقدان نظریهپردازی مناسب میدانند و تصور میکنند مشکل اصلی مشکلی نظری است. بهعنوان مثال، دکتر سیدعلی محمودی پنج عامل زیر را از موانع اصلی عدم گذار از اقتدارگرایی به دموکراسی در سال پنجاه و هفت دانسته است: «۱) فقدان نظریۀ سیاسی، ۲) فقدان فرهنگ دموکراتیک (در متن به فقدان سواد بخش قابل توجهی از مردم اشاره شده)، ۳) فقهمحوری در برابر قانونگرایی، ۴) سررشتهداری روحانیان، ۵) تودهگرایی در برابر نخبهگرایی» (محمودی، https://t.me/NehzatAzadiIran/3854).
اگرچه نظریهپردازی مهم است، اما ما فکر میکنیم مهمترین مانع گذار به دموکراسی را میبایست در طرز زیستنمان بیابیم؛ طرز زیستنی که مانع از ایجاد یک جامعهی مدنی نیرومند میشود. برای داشتن درختانی پربار دانش درخت یا درختشناسی مهم است، اما داشتن زمین حاصلخیز از آن مهمتر است.
باری، یک جامعهی مدنی نحیف چهگونه میتواند در برابر حکومتی فربه ایستادگی کند؟ در ایران هر حکومتی تشکیل شود، پول نفت و دیگر منابع و انحصار ابزار خشونتگری (نیروی نظامی) را در اختیار خواهد گرفت. پس ما به یک جامعهی مدنی نیرومند برای محدود کردن دائمی قدرت حکومت نیازمندیم. در جامعهای که حتا استادان دانشگاه بهخاطر تأمین آب باریکه به حکومت وابسته اند و دانشگاههای دولتی اند و لاجرم از روی ترس خاموش میمانند و اکثریت آنان نقد وضعیت اجتماعی-سیاسی را وا مینهند، چهگونه میتوان از نهال آزادی و از نیروهای آزادیخواه حفاظت کرد؟!