Get Mystery Box with random crypto!

آیا گفت‌وگو ممکن است؟ آیا طرفداران حکومت ایران اهل گفتگو هست | دکتر سرگلزایی drsargolzaei

آیا گفت‌وگو ممکن است؟
آیا طرفداران حکومت ایران اهل گفتگو هستند؟


آقای آرمان:
بله، ایشان مشتاق بازجویی و تفتیش عقاید مردم و شناسایی موافقان و مخالفان و پرونده سازی برای همه اند، زیرا می‌خواهند مخالفان را هدایت یا اعدام کنند، و وفاداران را پرورش دهند. اما نظرشان عوض نمی‌شود، زیرا:
* وظیفه‌ی آخوند دفاع از دین است نه تحقیق در دین
* وظیفه‌ی مؤمن حفظ ایمان یعنی ایمنی اعتقادات است.
* وظیفه‌ی مسلمان تسلیم بودن و پیروی است. نباید نظری از خود داشته باشند.
طرفداران حکومت کمتر گفتگو می‌کنند، اما مخبرند و هر پرنده‌ای در محله پر بزند می‌نویسند و گزارش می‌دهند. این سه قشر با چماق و هویج به خوبی در این مورد آموزش دیده‌اند.

خانم مریم:
من متوجه شده‌ام ، طرفداری آدم‌ها از هر چیزی می‌تواند  منفعتی به دنبال داشته باشد؛ منفعت می‌تواند مادی و معنوی باشد. در شکل‌گیری  شناخت انسان‌ها جنبه های تربیتی ، زیستی، روانی،  اجتماعی که فرد در آن زیسته است و معنایی که هر انسانی در زندگی دارد بسیار تأثیرگذار است. بنابراین به این نتیجه رسیده‌ام که با صحبت با این گروه نمی‌شود آن‌ها را متقاعد کرد مگر در شناخت آنها از باورهایشان تعارضی بوجود بیاید و در پی آن تعارض، خودشان متوجه تفکر غلط شان بشوند. سالهاست با این آدم‌ها بحث نمی‌کنم بیشتر دنبال جنبه‌های مشترک تفکراتم با آنها هستم و به گفتگو می‌پردازم. با مطالب علمی و نظریه ها به در می‌گویم که دیوار بشنود. یادم می‌آید دوستی برای مدت طولانی مطالبی در رد و تحلیل وعده‌ی خمینی راجع به آب ، برق ، گاز مجانی .... برایم می فرستاد، به او گفتم منظورت از این کار چیست؟ صحبت‌های خمینی که مشخص  است، فیلم آن نیز  موجود است و نیاز به تحلیل ندارد، نظر من را هم میدانی! دوستم گفت آخر تو چند بار به این موضوع استناد کردی! اما می‌دانم که آنها اعتقاد دارند که هدف وسیله را توجیه می‌کند. من نتوانسته‌ام آنها را متقاعد کنم همان طور که آنها نتوانسته‌اند مرا متقاعد کنند. برای تغییر شناخت، اراده ای از طرف انسان ها لازم است.

آقای علی:
اول از همه بهتر میدونم تا موضع خودم رو نسبت به این پرسش شما مشخص کنم. بنده تمام صفاتی که به‌ کار بردید را به‌طور کامل قبول ندارم و یا اطمینان ندارم مانند فاسد و غیرقابل اصلاح، به عقیده‌ی من باید مشخص بشود که منظور ما از فاسد چه نوع فساد و در چه زمینه‌هایی است با وجود این که آمارها نشان از فساد بالای سیستم دارد. غیرقابل اصلاح بودن رو هم باید مشخص کرد که اصلاح در چه زمینه‌ای مد نظر است؟ اصلاح نظام سیاسی؟ روابط خارجه؟ قوانین؟ و یا اقتصاد؟ با وجود این که ما برای اصلاح در بسیاری از زمینه‌ها شکست خوردیم اما بازهم ناممکن نیست اصلاحات در بعضی زمینه ها مانند اقتصاد. در این چندسالی که توفیق داشتم در دانشگاه تهران تحصیل کنم باید بگم که برخلاف بقیه به عقیده‌ی خودم در تغییر و اصلاح نگاه طرفداران نظام دستاوردهای خوبی داشتم، درسته که بعد از بحث‌هایی که داشتم موفق به تبدیل یک طرفدار به مخالف نشدم (که در هیچیک از بحث‌های خودم چنین نیتی رو هم نداشتم) اما رویکرد و نگاه تعداد خوبی رو تغییر دادم. علت این که بحث‌های خودم رو مؤثر میدونم اینه که از ابتدا با این نیت شروع نکردم که بخوام کسی رو قانع کنم و یا به مجادله بپردازم بلکه برای شنیدن و شناخت جهانی که تعریف کرده و میبینه شروع کردم و حتی بعضی مواقع برای یادگیری با یک طرفدار نظام و یا یک روحانی بحث میکنم. صبر می‌کنم تا شناختی نسبی از تفکراتش پیدا بکنم و سپس طرح پرسش می‌کنم. این کار باعث میشه که در مرحله‌ی اول بدون ذهنیت وارد گفت وگو بشه و در ادامه سعی می‌کنم با احترام به ارزش‌هایی که داره سوالاتم رو در چهارچوب تفکری خودش طرح کنم (بطور مثال اگر مذهبی است اشکالات دینی و یا اخلاقی وارد می‌کنم و یا شرح واقعه‌ای و پرسشی که دچار شک و ابهام بشود) دومین مسئله‌ی مهم اینه که تلاش می‌کنم تا بحث در بستری مانند تلگرام شکل بگیره که هم من فرصت فکر بیشتر بر روی تفکراتش رو داشته باشم و هم از مغلطه جلوگیری بشه. معمولا این کار باعث این می‌شود که شخص نیز بر روی جملات خود فکر کند (در گروه بحث نمی‌کنم و بحث خودم رو با یک نفر انجام میدم). طبیعیه که تصور این‌که شخصی بطور کامل از دیدگاه و اعتقادات خودش با چند جلسه بحث برگرده خیلی بعیده ولی همین نوع از گفت و گو بعضا تاثیر خوبی داشته.

تجربه‌های‌مان را به اشتراک بگذاریم.