Get Mystery Box with random crypto!

💗Dylan O'brien💗

لوگوی کانال تلگرام dylanobrienfans — 💗Dylan O'brien💗 D
لوگوی کانال تلگرام dylanobrienfans — 💗Dylan O'brien💗
آدرس کانال: @dylanobrienfans
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 40
توضیحات از کانال

💥يه چنل عالي واسه طرفداراي ديلن اوبرايان
پر از
#عكس🖼
#كليپ🎞
#تريلر
برای دیدن اخبار فصل و لینک قسمت ها #SO6 و شماره قسمت مورد نظرتون رو سرچ کنید
Admin,asli,tab: @nlufwr
Admin 2 ,tab: @Rominaheidari

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها

2018-07-01 21:44:17
2.4K views18:44
باز کردن / نظر دهید
2018-06-30 00:06:49 کارکتره جدید پسره .
1.1K views21:06
باز کردن / نظر دهید
2018-06-29 22:59:16
Dylan's father .Ian O'Brien.
1.0K views19:59
باز کردن / نظر دهید
2018-06-29 22:53:31 #پارت6 #myangel
ديلن :
يه نفس عميق كشيدم و از در رفتم تو .
-سلام پدر من اومدم .به ليديا گفته بودين كه با من كار دارين ؟؟؟
-سلام .اره لباساتو عوض كن كار داريم .باير بري به كارگر ها كمك كني .
-من الان خستم و حوصله ي كار ندارم .
-بايد كار كني من كارام عقبه .اگه زين بود هيچ موقع اين طور پر رو روي حرف من واي نمي ايستاد .
-برام اهميت نداره چي مي گي فقط اينو بدون كه زين يه روزم اينجا كار نكرد و همه كارا رو من كردم.خودتم اينو مي دوني اما هميشه اونو بيشتر از من دوست داشتي اينو يادم ميمونه .من حتي نمي دونم چرا ؟؟
-حالا كه اينطوريه من زين رو دوست داشتم و خرجشو مفت ميدادم اما تو بايد در مقابل هزينه هات كار كني .
-باشه مسئله اي نيست.اما من از فردا بايد برم تمرين لاكراس براي مدرسه و ديگه سر كار نميام امشب اخرين شبه .مي توني به همون پسر مردت بگي بياد كاراتو انجام بده .
از پشت ميزش بلند شد و اومد جلوم از عصبانيت مي لرزيد .و تمام صورتش سرخ بود .منم از عصبانيت دستامو مشت كرده بودم و انقدر سفت فشار دادم كه ازشون خون اومد چون دستم خيس شد .يه سيلي محكم زد توي گوشم .صورتم به سمت چپ پرتاب شد .هيچي نگفتم فقط يه قطره اشك از چشمام افتاد و بعد ازم دور شد و رفت پشت ميزش نشست .
-اين به خاطر اين بود كه حدودتو بدوني .
-خيلي وقته حدودمو مي دونم .بعضي وقتا واقعا خوشحالم كه زين مرده و تو داري زجر مي كشي و بعضي موقع ها هم ميگم كه اي كاش من مرده بودم و از دست تو راحت مي شدم و تو هم از نبود من خوشحال ميشدي .
داشتم از در بيرون مي رفتم كه گفت
-اي كاش تو به جاي زين ميمردي . ناخوداگاه اشك ازچشمام جاري شد اما نذاشتم ببينه رفتم سمت دستشويي و بعد در دستشويي رو قفل كردم و چندين ضربه به درش زدم كه از مشتام خون وا شد .بعد از اروم شدنم با جعبه ي كمك هاي اوليه فقط در حدود يه گره ي ساده زخمم رو بستمو رفتم سمت پايين تا كارمو انجام بدم ساعت ٤بود فقط چهار ساعت تحمل كن تا تيلور رو ببيني اون تنها كسيه كه تو رو به خاطر خودت دوست داره تنها كسي كه دركت ميكنه .با فكر ديدنش به كار ادامه دادم .ياد حرف هاي مامانم افتادم
-ديلن عزيزم هيچ موقع تيلور رو از دست نده اون بهترين دوست توئه و بهترين شنونده .بزار مرهمي براي دردات وقتي بزرگ شديدباشه و تو هم مرهم اون باش .
اما چه فايده اون از پدر جدا شده بود بعد از مر گ زين و ديلن حتي نميخواست باهاش حوف بزمه اون اونا رو توي سخت ترين شرايط رها كرده بود .
اگه واقعا تيلور نبود تنها ي تنها ميشد و هيچ كس حالشو نمي فهميد .
990 views19:53
باز کردن / نظر دهید