نیازی نیست برای متوقف کردن افکار، یا همان مراقبه ، زحمت چن | زندگی مثبت
نیازی نیست برای متوقف کردن افکار، یا همان مراقبه ، زحمت چندانی بکشید تنها کافیست که در هر لحظه، درب ورود به آن لحظه را بیابید و در آن باشید.
مثلا اگر در حال رانندگی هستید، فقط رانندگی کنید و از رانندگی خود آگاه باشید، لازم نیست در حین رانندگی خود را با فکر به برنامه های روز بعد آشفته کنید. اینگونه رانندگی تان متحول خواهد شد.
اگر در حال گوش کردن به موسیقی هستید، تماما گوش فرا دهید، از صدا آگاه باشید. فقط دریافت کنید و اجازه دهید امواج موسیقی از درون شما عبور کند.
گوش کردن یکی از درب های ورود به لحظه ی حال است که همیشه در دسترس ماست. گوش کردنِ محض، موجب سکوت آنی در درون میگردد. در هر لحظه، همان کاری را بکنید که در حال انجام دادنش هستید بله، خیلی ساده و حتی خنده دار
حتی اگر در حال فکر کردن و برنامه ریزی هستید، تماما انجامش دهید، حتی پلن خود را روی کاغذ بنویسید، و از آن عبور کنید، پس از اطمینان خاطر، دوباره به سکوت بازگردید. با خود یگانه باشید، و نیازهای خود را انکار نکنید. فقط نکته این است که از فکر در مواقع ضروری استفاده کنید نه اینکه خود را برده ی افکار کنید.
اگر در حال غذا خوردن هستید، با آرامش بچشید، بجوید و جزئیات را حس کنید و از آنچه در درون بدن و محیط اطراف حس میکنید آگاه باشید.
حواس پنج گانه درب های بسیار خوبی برای ورود به لحظه ی حال هستند، چون جسم همیشه در حال است، بر خلاف ذهن که شرطی شده تا افکار گذشته یا فکر به آینده را با خود حمل کند و مدام به آنها پرش کند.
هر لحظه می توان با آگاه شدن به یک یا چند حس به لحظه حال برگشت، مثلا بو کردن یک شی، لمس شدن بینی و اجزای داخلی بدن توسط ذرات هوا در زمان تنفس و مدیتیشن، نگاه کردنِ بدون قضاوت و تحلیل و پیش فرض به آنچه مشاهده می کنیم؛ تمام اینها مراقبه اند، تمام اینها روش هایی برای حضورند.
کیفیت مراقبه را می توان به هر کاری و هرچیزی در هر لحظه از زندگی افزود، چون این یک کیفیت درونی است، این انرژی توجه، و حضور محض ماست که در صورت وقوع، تجربیات شگفت انگیزی مانند خلاقیت های آنی، شهود، خرد و عشق برای انسان رخ خواهد.
مراقبه همان حضور کامل در لحظه ی حال، بدون وجود حجاب افکار در مقابل چشم ها و ادراک ماست. آنجا که مشاهده کننده و مشاهده شونده یکی هستند.
