آدرس کانال:
دسته بندی ها:
ادبیات
زبان: فارسی
مشترکین:
4.95K
توضیحات از کانال
«حکیمی گوید: هرکه هنر نوَرزد، به چه ارزد و هرکه بیهنر بُود، درخت بیبر بوَد و هرکه شمشیر ستم برکشید، خود را کشت و هرکه داد ندهد، از داغ نرَهد و هرکه را دست بَخشان بوَد، رخش رخشان بود و هرکه نپرهیزد، برآورد و هرکه توشه پاک دارد، از دشمن چه باک دارد.»
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
0
4 stars
1
3 stars
0
2 stars
0
1 stars
1
آخرین پیام ها 2
2022-08-21 07:31:33
در من کوچهایست
که با تو در آن نگشتهام...
سفریست
که با تو
هنوز نرفتهام...
روزها و شبهاییست
که با تو به سر نکردهام...
و عاشقانههاییست
که با تو
هنوز
نگفتهام...
در من حرفاییست که
هنوز نفس میکشند...
آرزوهایی که هنوز به انجام نرسیدهاند
در من
و در کعبهی من،
سجدهایست برای قامت تو
در من پارهای از تو میتپد
و این جان نیمهجانم از او زنده است
در من
و در رگهای من
خونی از احساس سبز تو جاریست
و شکوفه میزند همچون گلی سرخ
در من...
در من
تو و حس تو
هست هنوز و هنوز...
افشین یداللهی
@ebook93
494 views04:31
2022-08-20 21:41:14
بعضی انسانها همیشه در اوایل نقل مجلس اند و اگر تعداد این مجلس ها زیاد باشد، آخر به زور یک شنونده پیدا می کنند.
پُرگویی حتی اگر گوینده اش خوب و عالی حرف بزند، در نهایت کسل کننده است. آخر قرار نیست در مجلسی که برای چند مدت کوتاه یا چند ساعتی چند نفر باهم گردهمایی دارند، یکی باید پرگویی کند و دیگران یکسره بشنوند. این آدم های پرحرف گاهی در حدی میرسند که باور میکنند خدای مجلس شده اند و همه مجذوب سخنان وی شده اند. چه خیال خالی و پوچی دارند. آخر قرار نیست در آن مجلس یک ساعته یا بیشتر از آن، از پرحرفی شما کسی چیزی بی آموزد یا نوت بگیرد. اگر در اکثریت مجلس های دوستانه، حرف شنیدن و سخن گفتن به اساس زمان عادلانه مدیریت نشود، یک مجلس کسل کننده و غیرقابل تحمل است.
گاهی هم چند نفر محدود نسبت به موضوعی که آگاهی بیشتر دارند، مالک مجلس و گویندگی می شوند. اگر موضوع جلسه برای همه واضح و روشن نیست، چرا در مورد آن باید حرف بزنید؟
جالب ترین قسمت چنین مجلساتی اینه که دو آدم پر حرف به هیچ صورت همديگر را خوش ندارند. هر کدام برای شنونده پیدا کردن رقابت میکنند
@ebook93
437 viewsedited 18:41
2022-08-20 14:20:40
این اجرای زنده جان است - شاهکار شادمهر
432 views11:20
2022-08-19 22:27:43
انسان های آگاه و روشن روزبهروز دایرهی روابط خود را وسیع میسازند و عکس آن بعضی ها از تعداد محدود دوستان یا نزدیکانی هم که دارند میکاهند.
نیازی نیست از انسان ها سود ببریم تا با آنها دوست باشیم. هیچ فردی به فرد دیگری در اصل نیازمند نیست ولی اجتماعی بودن یک اصل است. انسانهایی که روابط بهتر با آدمهای بیشتری دارند، از درون پرُتر اند. خوش تعامل اند و دوستی با آنها باعث سعادت و آرامش آدم میشود.
مشکل بزرگ اینجاست که بعضیها انسان ها تعداد افراد کمی هم که در دور و برشان احاطه شده، نمی توانند با آنها ارتباط سالم و دائم نگه دارند. اگر حال خوشی نداشته باشند یا اندک مشکلی بین آنها بوجود آمده باشد، چنان برخورد نامتناسب و زشتی می کنند که اثرش تا آخر عمر بر قلب مخاطب شان می ماند. انسانی که چنین رفتاری میکند و قلبی را می شکند، حتی اگر ایمان بیآورد که اشتباه هم کرده، غرور کاذب آن کجا برایش اجازه عذرخواهی را می دهد، حتی اگر برای مدت زیادی پشیمان بماند
@ebook93
467 viewsedited 19:27
2022-08-17 22:31:26
آیا شما یک "منتظر" همیشگی هستید؟ چه مدت از زندگی خود را به انتظار کشیدن می گذرانید؟ انتظار برای تعطیلات بعدی، شغل بهتر، بزرگ شدن بچه ها، یک رابطه پرمعنا، موفقیت، پولدار شدن، مهم شدن یا روشن بین شدن. چندان نامتعارف نیست که اشخاص همه عمر را به انتظار شروع زندگی سپری کنند.
انتظار، یک حالت ذهنی ست و در اصل به این معناست که شما آینده را می خواهید و اکنون را نمی خواهید. آنچه را دارید نمی خواهید و آنچه را ندارید می خواهید. با هر نوع انتظار، ناآگاهانه تضادی درونی بین اکنون و اینجا، یعنی جایی که نمی خواهید باشید با آینده فرافکنی شده خود، یعنی جایی که می خواهید باشید، ایجاد می کنید. این نگرش موجب می شود "حال" حاضر را از دست بدهید و کیفیت زندگی شما به شدت کاهش یابد ...
نیروی حال
اکهارت تول
@ebook93
532 views19:31
2022-08-15 18:58:37
تو را دوست دارم.
دوستت دارم.
دوست دارمت.
دارم تو را دوست.
دوست دارم تو را.
دارمت دوست.
دوست میدارمت.
میدارمت دوست.
دوست میدارم تو را.
دوست نمیدارمت؟!
دوسِت دارم.
چندین راه دیگر هم هست
برای بیان همین یک معنا
با تقریباً همین واژهها.
برایمان بنویس.
@virastaran #متنوع
زبان بیکرانه است و ما نیز
«فارسی را دوست داریم».
590 views15:58
2022-08-15 18:21:41
چـی مبارک است این غم که تـو در دلم نهـادی
بـه غمـت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی
زتو دارم این غم خـوش به جهان از این چی خوشتر
تو چی دادی ام کـه گویم کـه از آن به ام نـدادی؟
#هوشنگ_ابتهاج
@ebook93
461 views15:21
2022-08-15 16:51:28
435 views13:51
2022-07-31 21:09:54
انگشت اتهام
نویسنده: آگاتا کریستی
این داستان ردباره آشوب هایی است که یک نامه در زندگی شخصیت داستان برپا می کند. جری برتون در یک سانحه هوایی آسیب دیده و دوران نقاهتش را میگذراند، او و خواهرش جووانا در روستایی کوچک یک خانه اجاره کردهاند، آنها کسی را آنجا نمیشناسند و امیدوارند بتوانند در روستا کمی آرامش داشته باشند، اما رسیدن یک نامه بینامونشان زندگی آرام این خواهر و برادر را زیرورو میکند. جری ابتدا نامه را جدی نمیگیرد اما بعد از مدتی میفهمد که ساکنان دیگر دهکده هم نامههای مشابهی دریافت کرده اند. اما اوضاع زمانی تهدیدآمیز میشود که یکی از دریافتکنندگان نامهها ...
@ebook93
164 viewsedited 18:09