Get Mystery Box with random crypto!

🌙[هـــ مــیم تـــ الـف]⭐

لوگوی کانال تلگرام echhzed — 🌙[هـــ مــیم تـــ الـف]⭐ ه
لوگوی کانال تلگرام echhzed — 🌙[هـــ مــیم تـــ الـف]⭐
آدرس کانال: @echhzed
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 89
توضیحات از کانال

[97/4/30]
@hmtawzbot ارتباط با من :)💛
[عَیناکَ حَرارَة صافیَة.
Deine augen sind reine hitze.[چشم‌هایت‌حرارتِ‌محض‌است
من همتام
هـ:همان
میم:مست و مشتاقِ
ت:تیله های رنگیِ
ا:اغفال گر تو
#برای‌دلبری‌ک‌هرگزدلبرنمیشود
#همتا_زد

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 2

2020-06-13 18:45:35 من از تبُ تابِ "بهار" افتاده ام..
مى شود "نو برانه ى" تابستانم باشى؟!
#فرزانه_صدهزارى
696 viewsHamta⛧, 15:45
باز کردن / نظر دهید
2020-06-09 07:11:06 چون تو دارم
همه دارم
دگرم هیچ نباید
#سعدی
621 viewsHamta⛧, 04:11
باز کردن / نظر دهید
2020-06-06 19:03:58 تنهایی من
شکل فنجان چایی ‌ام شده است
کوچک،
غمگین،
کم رنگ ...
اما همیشه داغ
اما همیشه تازه ...
534 viewsHamta⛧, 16:03
باز کردن / نظر دهید
2020-06-04 17:53:53 ‍ @echhzed
561 viewsHamta⛧, 14:53
باز کردن / نظر دهید
2020-06-03 08:17:51 جانى در بدن نماند.
417 viewsAnaTy , 05:17
باز کردن / نظر دهید
2020-06-03 02:01:15
صبح را با غزلِ چشم تو مینوشم و باز
مثل هر روز تــــو در مَطلعِ شعرم هستی

@echhzed | مریم موسوی
406 views:), 23:01
باز کردن / نظر دهید
2020-06-01 18:40:05 برای زیستن هنوز بهانه دارم
من هنوز می توانم
به قلبم که فرسوده است
فرمان بدهم
که تو را دوست داشته باشد
395 views:), 15:40
باز کردن / نظر دهید
2020-05-28 18:03:32 خبر روز " طوفان در راه است "
صدای پسر بچه روزنامه فروش گوش تمامی اهالی محله را کر کرده بود...
احتمالا این بار هم مادربیمارش و دم بخت بودن خواهرانش را پیش میکشد تا شپش های ته جیبش یک همبازی داشته باشند...
خبر روز مرا در خود محو کرده بود. یعنی چه که طوفان در راه است؟!! هوا رو به گرمی میرفت و خبری از باران و سرمای زمستان نبود!! هوا زبانزد کویر لوت بود ، آنچنان که زیر آفتابش تخم مرغ ها آبپز میشدند. حالا طوفان از کدام طرف قرار بود هوار شود بر سرِ ما؟؟!!
روزنامه را که خواستم بخرم دیگر بهانه نیاورد، چون و چرا نکرد گفت حاجی گران شده است ، خبر نداری انگاری طوفان در راه است ، طوفان قیمت...
به خودم آمدم، طوفان قیمت ، بازهم روز از نو و روزی از نو...
بلا تکلیفی به خرخره ام چنگ می انداخت ، نداری به عمق فاجعه اش رسیده بود..
کجاست معلم خوبم که بگویم اکنون زمانیست که ثروت بر علم چیره شده!!!
برای خریدن یک تکه نان و یک جرعه آب باید پول هایمان را پس انداز کنیم..
برای خرج تاکسی باید شبانه روز کار کنیم تا بتوانیم صبح ها با پای پیاده به سرکار نرویم...
همه چیز درهم بود ، جناب روحانی میگفت نگران نباشید... و من بیش از پیش نگران بودم
دلار به ۱۹ هزار کشیده بود
کفش های ۵۰هزار تومانی به ۵۰۰ هزار رسیده بودند
حتی طاقت خرید یک لباس برای خانواده ام را نداشتم
شرمندگی از سر و رویم میبارید وقتی زنگ خانه را به صدا در میاوردم و کودکانم منتظر یک تکه نانی در دستانم با دو به سوی در می آمدند اما هیچ نمیافتند
آخر تا کجا؟؟
طوفان تا کی قرار است ادامه داشته باشد؟؟!
ما در طوفان جان سالم به در نمیبریم!
این است سرنوشت ما...
سوختن و جان باختن انتهای ماست!
کشتی لازمیم...
کجاست نوح ما؟؟!!!
#همتا_زد
661 viewsHamta⛧, 15:03
باز کردن / نظر دهید