Get Mystery Box with random crypto!

#پیام_ناشناس سلام دخترم 19 این قضیه واسه5سال پیشه عروسی پسر | اعتراف هاب|𝐄𝐞𝐭𝐞𝐫𝐚𝐟_𝐇𝐮𝐛

#پیام_ناشناس
سلام دخترم 19
این قضیه واسه5سال پیشه
عروسی پسر عمم بود از استان شیراز رفتیم کرمون خونه دختر عموم شب صبح عروسی تموم شد خیلی خسته برگشتیم خونه قرار بود روز بعد برگردیم شیراز،
دختر عموم صبحانه اماده کرده بود همه ساعت 7بیدار شده بودن من و پسر عموم ک میشد برادر همینی ک خونش بودیم ما رو ساعت هشت بیدار کردن چشتون روز بد نبینه اخ اخ من در حد مرگ خابم میومد خسته از عروسی شب قبل بدون در زدن رفتم تو دسشویی یهو این پسر عموم پاشد وایساد یه لحظه چشمم خورد یه لحظم چشاشو دیدم پریدم بیرون رفتم تو سالن 30جفت چشم برگشتن نگام میکردن از خجالت همون موقع بدون صبحانه رفتم تو ماشین تا دو سال روم نمیشد طرف خانواده عموم برم خداروشکر داماد شد حس میکردم چون این اتفاق افتاده من باید زنش شم

Hamid (admin)

فقط اخرش وات د فاک خوبه فک کردم میخواست بگه در اوردم همونجا ی دس بهش دادم .
گایز اعترافای خنده دار بفرستین ک باحال باشه ایدی ربات هم سنجاقه

@Eeteraf_Hub