Get Mystery Box with random crypto!

معنا و کاربرد عبارت Be Supposed to 1) انتظار انجام عملی را | Let's Learn English

معنا و کاربرد عبارت Be Supposed to


1) انتظار انجام عملی را از فاعل جمله داشتن ( قرار بوده فاعل کاری را انجام دهد)
مثال :
They were supposed to come here , but they have not arrived yet
آنها قرار بود به اینجا بیایند اما هنوز نرسیده اند .
2) بیان الزام :
مثال :
What are you doing out of bed ?you're supposed to be asleep!
تو بیرون از تخت چیکار می کنی؟ باید خواب باشی!
You're not supposed (allowed) to park here
نباید (اجازه نداری) اینجا پارک کنی.
3) اعتقاد بر اینست که / گفته می شود که / به نظر میرسد که :
مثال :
I want to see that film.it is supposed to be good.
میخواهم آن فیلم را ببینم . باید فیلم خوبی باشد ( اعتقاد بر این است که فیلم
خوبیست).