Get Mystery Box with random crypto!

بحران آب از منظر سیاستگذاری دکتر روح‌اله اسلامی آب، خاک، | اقتصاد بازار

بحران آب از منظر سیاستگذاری


دکتر روح‌اله اسلامی
آب، خاک، هوا، جنگل، دریا، بیابان، منابع مشاع ایرانیان است و اگر درباره آنها فلسفه، دکترین و سیاست مبتنی بر منافع ملی شکل نگیرد، مبنای تصمیم‌گیری درباره این منابع برآیندی از اعمال نفوذ نهادها، گروه‌های فشار و صاحبان منافع خواهد بود.

فلسفه حاکم بر مشاعات ایران در تاریخ معاصر، انسان‌محوری و حاکمیت فناورانه بر طبیعت بوده است تا بتوانیم برنامه‌های توسعه را ساماندهی کنیم. این فلسفه همدلی با سرزمین ایران ندارد و به دنبال ایجاد خودکفایی و استقلال در زمانه کنونی است.

سیاست‌های خودکفایی، تاب‌آوری سرزمینی ایران را تضعیف کرده و با توجه به اتکا به منابع آبی و خاکی هر آنچه را که سرمایه ملی حتی برای نسل‌های بعد است، مصرف کرده است.

در زمینه زاینده‌رود، رودی تاریخی و پرآب که اکنون همانند اغلب رودخانه‌ها و تالاب و دریاچه‌های داخلی خشک ‌شده است، رویه تکراری موازی‌کاری و رقابت نهادهای سیاسی وجود دارد.

کشاورزان اصفهان تا می‌توانستند بر اثر مجوزهای تصاحب زمین، سطح زیرکشت را افزایش داده‌اند تا جهاد کشاورزی بتواند آمار بالایی در محصولات و اعلام خودکفایی در راستای امنیت غذایی کشور ارائه دهد.

ارزش آبی که برای کشاورزی در ایران مصرف می‌شود از محصولاتی که به‌دست می‌آید بیشتر است. نمایندگان مجلس و سیاستمداران محلی برای نشان دادن توان سیاسی خود با ذهنیت فنی و تکنولوژی، ساختارها و سازمان‌های صنعتی و کارخانه‌های مکانیکی ایجاد کرده‌اند که آب پایه است.

فولاد، زغال و سیمان، پتروشیمی کارخانه‌های صنعتی که از یکسو اشتغال و پرستیژ به همراه دارد و از سوی دیگر مداخلات محیط زیستی فراوان دارد.

سیاستگذاری توسعه روستایی نیز با امکانات آموزشی، بهداشتی و حتی کمک‌های اقتصادی کژکارکردی به جای گذاشت و مردم ایران ۸۰درصد به سمت شهرهایی حرکت کردند که نیاز به منابع آبی داشت.

منابع آبی از طریق چاه‌های عمیق و ایجاد سدها و انتقال بین حوزه‌ای آب تامین شد. اکنون گردشگران داخلی و خارجی به‌علت خشک شدن زاینده‌رود به اصفهان نمی‌روند.

مردم اصفهان با توجه به خشکی زاینده‌رود افسرده شده‌اند و باورشان نمی‌شود که رودخانه خشک شده است.

کشاورزان مطالبه آب دارند تا بتوانند معاش حداقلی داشته باشند و صنایع نیز به آب نیاز دارند. به همه این شرایط خشکی و کم‌آبی و تغییرات اقلیمی را اضافه کنیم.

فلسفه تکنولوژی محور ضد محیط زیست و سیاست‌های خودکفایی منجر به تحمیل اضافه بار به مشاعات ایران شده است. در کوتاه‌مدت هیچ راهکاری وجود ندارد؛ چراکه انتقال آب از بالادست اعتراض استان‌های دیگر را به همراه دارد.

کشاورزان و صاحبان صنایع و شهروندان نیز مطالباتشان تعارض منافع دارد و تامین خواسته هر کدام منجر به محرومیت دیگری خواهد شد. راه‌حل این مساله به سیاستگذاری‌های کلان کشور و تغییر در فلسفه، دکترین و سیاست‌های دیگر حوزه‌ها برمی‌گردد.
.
پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید:
https://instagram.com/navasanonline

کانال اقتصادبازار
@EghtesadBazar