2021-10-06 18:42:20
.
خورشید به دریا زد و برخاست بخارم،
تا ابر شوم بر سر چتر تو ببارم
تو میوهی درباری یک شاخه دوری
من میوهی افتاده به چرخترهبارم !
ته دست نشستی، پی آزار که هستی؟
ای آس دل گمشده بر میز قمارم
رفتی که نیایی و نیامد خبر از تو
یک روز میآید که میآیی به مزارم
تا چشم رفیقان به نگاه تو نیافتد،
بر شیشهی تصویر تو خوابیده غبارم
ای شاخه گل روز ملاقات ندیدی
بعد از تو چه آمد سر پاییز و بهارم
صدبار قلم تیز شد و خاطره نگذاشت
یک جمله شکایت به نگارم، بنگارم
دامان تو چین دارد و دیوار، بلند است
دستم برسد یا نرسد شکرگزارم
#احسان_افشاری
#غزل
سال نود و پنج، دانشگاه تهران است جلسهای ارزشمند با اجرای صابر قدیمی عزیز در کنار جناب محمدعلی بهمنی و حامد ابراهیمپور عزیز .یاد باد.
510 views15:42