اون که خیلی عاشقمه داره می رسه از راه تو لباسِ لبخندش ساده پوش و پرحرفه تیز می کنه گوشو انعکاسِ لبخندش اون که خیلی عاشقمه خیلی ام حواسش هس از سرم نیفته هواش سایه م آسمونه براش حتی وقتی می بارم جُم نمی خوره از جاش! اون زیاده خواهی که توی لحظه هاش مثِ من خنده کم شده خودتی اون که اومده تا من راه اومده با من اون خودِ خودِ خودتی تومواقعی که همش سردو خسته و کِسِلم کلی خنده همراته از دلم خبرداری اینکه مایه می ذاری مایه ی مباهاته آخ چقدر شیرینه! لحظه ای که می بینم برقراره خنده ی تو کاشکی جای من بودی تو خودت نمی دونی! شاهکاره خنده ی تو! خب آخه مگه تو مثِ امشبو نمی خواستی؟ چی شده دلت خونه؟ دیشبم همین موقع بی قرارِ من بودی چی تورو می رنجونه؟ امشبم مُهیّا شد! هرچی می گذره تو سرت وقتشه پیاده کنی واسه ی پریشونی شونه هام آماده س کافیه اراده کنی! پاره ی تنِ خورشید از غروب و دلتنگی هی نذار پُر شه دلت اون که دل نکنده ازم اون خودِ خودِ خودتی افتخار کن به دلت! تومواقعی که همش سرد و خسته و کِسِلَم کلی خنده همراته از دلم خبر داری اینکه مایه می ذاری مایه ی مباهاته! آخ چقدر شیرینه! لحظه ای که می بینم برقراره خنده ی تو کاشکی جای من بودی توخودت نمی دونی! شاهکاره خنده ی تو! #احسان_بایگی @ehsanbayegi 1.5K viewsedited 17:55
