مادر خطاب به کودک خردسالش: هیچ میدونستی وقتی که اون شیرینی ر | احساس شیرین
مادر خطاب به کودک خردسالش:
هیچ میدونستی وقتی که اون شیرینی رو یواشکی بر میداشتی در تمام مدت خدا داشت تو رو نگاه میکرد؟
کودک: آره مامان جونم! مادر: و فکر میکنی به تو چی میگفت؟ کودک: میگفت غیر از ما دو نفر کسی نیست، پس میتونی دو تا برداری! خداوند امید شجاعان است،نه بهانه ترسوها