Get Mystery Box with random crypto!

پادشاهی را پسری بود در کار کسی بشده بود، شعر می‌گفت، پدر او را | اِیوان

پادشاهی را پسری بود در کار کسی بشده بود، شعر می‌گفت، پدر او را باز داشت، پسر را حال تنگ شد.
پدر گفت: ای پسر هر چه خواهی بگوی.
گفت: آن وقت درمانِ جان می‌جستم، اکنون جان می‌بشود شعر چرا گویم؟
صفحه ۱۳۴
#مجالس_عارفان
#اکبر_راشدی‌نیا