زشتی‌های بورس ایران سلسله مطالب-بخش اول همیشه از کارکردهای م | بورس، اِماكو
زشتی‌های بورس ایران سلسله مطالب-بخش اول
همیشه از کارکردهای مفید بورس صحبت کرده ایم و لزوم توجه به بورس را گوشزد می‌کنیم. در این سلسله مطالب قصد دارم از زشتی‌های بورس ایران بگویم که مختص یک دوره‌ی خاص نیست و در ذات این بازار وجود دارد. با این وجود منکر خوبی‌ها و زیبایی‌های بازار نیستم انها را در مطلبی جداگانه عنوان خواهم کرد، شاید وقتی دیگر!
بورس ما زشتی کم ندارد. همینکه اسمش بورس اوراق بهادار تهران است خودش یک مشکل بزرگ است. همه چیز در تهران است. اگر بورس روستای مال استریت را فاکتور بگیرید تقریبا در هیچ جای دیگری خبر خاصی از بورس نیست و تنها به حضور تابلوی یکی دو کارگزاری در برخی شهرها محدود می‌شود. مقایسه کنید با ساختمان‌ها و شعبات و دفاتر مرکزی بانک‌ها در استان‌های دیگر!
بورس ما چرک است، زشت است. با هر دانشی که واردش شوید در نهایت به شما ضرر می‌زند چون یک بازار یک طرفه است. در صورتی سود می‌کنید که بازار رو به بالا باشد! نمی‌شود موقعیت فروش گرفت بنابراین اگر گیر یک بازیگری بیفتید که با عنصر نمک، آشنایی نداشته باشد حسابتان را باید با ارواح بازیگر تسویه کنید چون ممکن است اول سهم را ۷۰ درصد پایین بیاورد و بعدش تصمیم بگیرد که رشدش بدهد.
بورس ما "چرک مغز" است. تالی فاسد دارد. مدیرفاسد تربیت می‌کند. شرکت‌ها فقط به فکر ورود به بورس و "فرو"ش سهامشان هستند و سریعا به فکر سر و سامان دادن به زندگی نکبت‌بار شخصی‌شان هستند همان زندگی که تا چند سال پیش انواع تحقیرها و عقده‌ها مانند یک دمل چرکین و متورم شده آزارشان می‌داد و حالا میدانی پیدا شده تا عقده‌گشایی کنند. سهامشان را بزک می‌کنند و وارد بازار می‌کنند و بعد از باد کردن سهم ان را رها کرده و پاسخگو نیستند.
بورس ما پر است از ابزار فریب! ۱۵ دقیقه قبل از بازار، برای فریب شما وقت وجود دارد و جعبه ابزاری به نام صف خرید و فروش! ۱۵ دقیقه وقت برای یک موجود بی صفت کافیست تا نمایشی ترتیب دهد که شما را از خرید و یا فروش سهم منصرف کند تا او کار خودش را زودتر از شما انجام دهد!
بورس ما زشت است و در این یک سال و نیم زشت‌تر شده است. بورس ما مسلخ امید و ارزوها شده. بورس ما پر است از پدرهای شرمنده، پر است از سردردهای مزمن و چشم‌های خیره به مانیتور! بورس ما پر است از غلط کردم‌ها... پر است از جوان‌های ناامید، میانسال‌های پر استرس و پیرهایی که کاسه‌ی چه کنم در دست دارند!
برنامه‌ی بورسی‌ها، روزی ۳ ساعت و نیم اضطراب ، ۵ روز در هفته! گویی برنامه ای چیده شده برای شکنجه‌ی هر کسی که وارد این قتلگاه شده!
بورس ما پر از بی‌شرف تحصیلکرده است. بیش از هر بازار دیگری افراد با مدارج علمی ولی حیوان‌صفت پیدا می‌کنید که مشغول غارت مردم هستند. کلی اقتصاد دانِ قلم‌فروشِ رسانه‌دار می‌بینید که همچون لاشخورهایی که بالای سر جنازه‌های متعفن ایستاده اند مشغول هدایت افکار عمومی به سمت دارایی‌ها و بازارهای مطلوب خودشان هستند.
اگرچه بورس روی روشنی هم دارد اما از انجا که از نزدیک شاهد عذاب‌های شما هستم و روزانه پیغام‌های زیادی در خصوص انچه بورس با شما کرده برایم می‌فرستید تصمیم گرفتم این سلسله مطالب را در خصوص زشتی‌های بورس بنویسم. کم کم شما را وارد نیمه تاریک و سیاه بورس خواهم کرد و هر انچه که می‌تواند به تصمیم‌گیری بهتر شما کمک کند را بررسی خواهم کرد. محیط بورس، سهام‌ها و گروه‌های بورسی، فضای مجازی، شرکت‌ها و هیئت مدیره‌ها، مدیران و مسئولین و ... سعی می‌کنم در هر بخش موارد واقعی و تجربیات مرتبط با ان موضوع را بیان کنم تا دید بهتری به موضوع پیدا کنید.
