میان این همه مصائب اقتصادی چه کنیم؟ سلسله مطالب_بخش چهارم کار | بورس، اِماكو
میان این همه مصائب اقتصادی چه کنیم؟ سلسله مطالب_بخش چهارم
کارمندی یا کارافرینی؟(ادامه دارد)
چند سالی است با ظهور اپلیکیشن‌ها و شرکت‌های نوپا و فروشگاه‌های اینستاگرامی و البته موفق در کشورمان و الگو برداری از شرکت‌های موفق جهانی شاهد رشد تفکر کارافرینی به جای کارمندی در جامعه هستیم. نفس این تفکر به خودی خود خوب و سازنده است و باعث کاهش تمایل جوان‌ها به کارمندی محض و عدم بهره‌وری نیروی کار در طول زمان می‌شود. اما نکات بسیاری وجود دارد که اگر به‌آن دقت نکنید ممکن است در مسیر کارآفرینی، زندگی و آینده‌ی خود را تاحد زیادی به چالش‌های سخت بکشید!
وقتی شما فرد کارافرین موفق را تماشا می‌کنید و از موفقیت‌های او الهام می‌گیرید و نیرویی درونتان بیدار می‌شود که به شما انگیزه می‌دهد که جلو بروید و شما هم ایده‌هایتان را اجرا کنید، در واقع شما فقط به نتایج آن فرد خیره شده اید و نه مسیری که پیمودهو به اینجا رسیده!
به تلاشهایی که منجر به این نتیجه شده بی توجهید. به سختی‌های این راه توجهی ندارید و هیچ تصوری از شکست‌هایی که آن فرد خورده تا به این درجه از موفقیت برسد در ذهن شما نقش نمی‌بندد درست مثل جوان‌هایی که یک فرد خوش استایل ورزشکار را می‌بینند و سریعا تصمیم می‌گیرند و در باشگاه بندسازی ثبت نام می‌کنند و وقتی سختی کار را می‌بینند یکی دو ماه بعد با کلی آسیب و بدن درد باشگاه را رها می‌کنند!
کارآفرینی اگرچه در ایران سخت است اما شدنی است و مثال‌های زیادی از نمونه‌های موفق کارافرینی وجود دارد اما باید بدانید که هم نرخ شکست بالایی دارد و هم نیاز به تجربه وصبوری! مهم‌تر از همه‌ی اینها شما باید عاشق کاری باشید که انجام می‌دهید. همیشه وقتی کسی از من در خصوص کارافرینی و یا کارمندی سوالی می‌پرسد می‌گویم که این بسته به شرایط شما دارد.
در کشور ما برای یک جوان ۱۸-۱۹ساله کارافرینی عمدتا با شکست مواجه است حتی اگر ایده‌ی خوبی داشته باشد علت این امر عدم آشنایی جوان‌ها با محیط کسب و کار، عدم اشنایی با مشتریان و نیازهایشان و قوانین تجارت در آن صنعت و نبود پشتوانه‌ی مالی است.
اگر قصد کارافرینی هم دارید باید از کارمندی و حتی کارگری شروع کنید! ابتدا باید حداقل ۴-۵ سال در آن صنعت مشغول به کار باشید. زیر و بم صنعت و حرفه را یاد بگیرید. سلیقه‌ی مشتریان را یاد بگیرید. نهادها و سازمان‌های ناظر و قوانین را یاد بگیرید. رقبا را بسنجید و در واقع اکوسیستم کسب و کار خودتان را بسنجید. بعد از همه‌ی اینها وقتی هم شروع کنید، مرتب شکست می‌خورید (تجربه بدست می‌آورید) که اگر ناامید شوید، کار را رها می‌کنید و اگر به چشم تجربه نگاه کنید جلوتر خواهید رفت هیچ کدام از کسب و کارهای دنیا با ایده خلق نشده است و همگی بر اساس تجربه های متوالی خلق شده اند.
نکته‌ی دیگر شخصیت خود شماست. باید روی خودتان و سرسختی و جنگندگی خودتان کار کنید. هدفتان را تحت هیچ شرایطی رها نکنید اگرچه که می‌توانید استراتژی ها و برنامه‌های عملیاتی خود را مرتب تغییر دهید.
اگر به دنبال کارافرینی هستید سعی کنید از یک ایده‌ی خام به تولید نرسید. ایده ها بین راه مرتبا باید تغییر کنند بهتر است انعطاف داشته باشید. این ایده باید حاصل چند سال کار شما در آن صنعت باشد. از شروع با کارمندی نترسید. هیچ اشکالی ندارد شما کارمند و یا حتی کارگر یک صنعت باشید. اتفاقا بهترین زمان یادگیری همین زمان است مهم این است که تا اخر عمر آنجا نمانید و آن مدت را به عنوان زمانی برای یادگیری و پس انداز در نظر بگیرید.
نکته‌ی دیگر این است که شما در خصوص ایده‌تان باید نزدیکترین تجربه‌ی موفق جهانی را پیدا کنید و سعی کنید تا جای ممکن از تجربیات گرانبهای آن استفاده کنید. گاهی اوقات کارافرینی یعنی بومی سازی تجربیات جهانی! به فکر کارهایی نباشید که لزوما تاحالا هیچ کس انجامش نداده. نگاهی به کسب و کارهای موفق ایرانی بیندازید عمدتا کپی نمونه‌های موفق جهانی هستند.
بحث کارمندی و کارافرینی بحث طولانی است و سعی می‌کنم در بخش بعدی باز هم به ان بپردازم. حتما در خصوص صنایعی که می‌توانید مورد توجه قرار بدهید و کارافرینی را از انجا شروع کنید صحبت خواهم کرد. کسب و کارهایی که می‌توانتد تا ۱۰ سال اینده مورد توجه قرار بگیرند و این به این معنی است که شما باید از الان در آن صنعت اموزش ببینید و تجربه کسب کنید. #محسن_عباسی @emacoabbasi
