Get Mystery Box with random crypto!

امیدوار اما نگران گفت‌وگوی «شرق» با کاوه مدنی درباره امروز و | امتداد

امیدوار اما نگران

گفت‌وگوی «شرق» با کاوه مدنی درباره امروز و فردای دریاچه ارومیه:

تبعات خشکی دریاچه ارومیه متعدد هستند، یعنی بخشی از آنها به حوزه طبیعی برمی‌گردد؛ اینکه یک زیست‌بوم از بین برود، چه اثرات جانبی‌ای در چرخه زیست‌بومی می‌گذارد و چه اثراتی روی منطقه می‌گذارد و گیاهان و جانوران و انسان‌ها چگونه از این اتفاق آسیب می‌بینند که نمونه بارز آن فرضا توفان‌های گردوغبار و نمک است که با آن آشنا هستید.

بخش دیگر آن تبعات اجتماعی و اقتصادی آن است. مردم حاشیه منطقه و مردمی که روزگاری با صنعت گردشگری امرار معاش می‌کردند و خلاصه مردمی که از زنده‌بودن دریاچه ارومیه منتفع بودند، آسیب می‌بینند. از سوی دیگر کل ایران از داشتن یک دریاچه شور و تا حدی منحصربه‌فرد (یکی از بزرگ‌ترین دریاچه‌های شور جهان) محروم می‌شوند.

راه‌حل نجات دریاچه خیلی ساده است؛ ورودی آب به دریاچه باید افزایش پیدا کند. این راه‌حلی است که از لحاظ فیزیکی به نظر خیلی ساده می‌آید، اما از لحاظ اجرائی برای اینکه بتوانید ورودی آب به دریاچه را زیاد کنید، باید مصرف را در بالادست کاهش دهید؛ این یعنی مصرف کشاورزی باید تغییرات بزرگی کند و مصارف صنایع و شرب هم تغییر بکند که این قضیه خیلی سخت است.

اگر شما نتوانید برای کشاورزان معیشت جایگزین یا فرصت‌های امرار معاش جایگزین فراهم بکنید، این مسئله‌ای است که ما در سراسر کشور داریم و دلیلی که امروز در ایران ورشکستگی آبی داریم، همین موضوع است. یعنی ما نتوانسته‌ایم این قضیه را حل کنیم و مصارفمان را کاهش دهیم. مصارفمان در خیلی از حوزه‌ها بیشتر از منابع‌ موجودمان است و در وضعیت ورشکستگی آبی گیر کرده‌ایم.

اینکه ایران به قطع‌نامه محیط‌زیستی در سازمان ملل رأی ممتنع داد من دلیلش را نمیدانم، به هر حال ایران به هر چیزی که به حقوق بشر برمی‌گردد، بدبین است و فکر می‌کند این یک اهرم فشار بر کشورش هست و خیلی به آن تن درنمی‌دهد. از آن طرف هم ایران دوست داشت موضوع تحریم در این قضیه مطرح بشود؛ ولی در هر صورت برای اینکه رأی ایران را بهتر درک کنیم، خوب است که نگاه کنیم ببینیم چه کشورهای دیگری هم رأی منفی دادند. وقتی آنها را کنار هم بگذاریم، می‌بینیم که ما با یک الگوی رفتاری و در واقع یک اتحاد گروهی طرف هستیم، یعنی می‌بینیم سوریه، چین و روسیه هم در این اتحاد شرکت کردند و همین‌گونه رأی دادند.

البته این قطع‌نامه الزام‌آور نبود. من اگر بودم، دلم می‌خواست اتفاقا بیشتر توجه جهانی بگیرم، برای اینکه به هر حال درنهایت فارغ از اینکه چه کسی در بحث اعمال تحریم یا تحریم‌شدن مقصر است، اینکه محیط زیست تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد و اگر می‌خواستم این را اعلام کنم و برای آن در سطح جهانی تلاش کنم شاید رویکردم متفاوت بود و آن راهکارهایی که استفاده می‌کردم برای اینکه در قطع‌نامه این چیزها گنجانده شود، حتما متفاوت بود.

متأسفانه من فکر می‌کنم در خیلی از موارد دستگاه‌های دیپلماسی کشور خوب عمل نمی‌کنند به‌‌ویژه در حوزه محیط زیست که یک‌سری بدبینی‌های عجیب وجود دارد. من این را در دوران محدود کارم در ایران خیلی دیدم و همه اینها باعث می‌شود حتی تحلیل‌ها اشتباه باشد و انتقال اطلاعات هم به تهران اشتباه باشد، و یکی از راه‌های ابراز قدرت و نمایان‌شدن «هم‌رنگ جماعت نشدن» است و این را خیلی از افرادی که من در حوزه دیپلماسی دیدم کار می‌کنند یک جور به‌عنوان موفقیت قلمداد می‌کنند. همه اینها را کنار هم بگذاریم، این اتفاق می‌افتد.

ایران اعتقاد دارد که ملحق‌شدن به خیلی از این قطع‌نامه‌ها در درازمدت برایش می‌تواند تبعات داشته باشد و اینها می‌توانند بهانه‌ای داشته باشند برای اینکه کشورهای دیگر بیایند آنها را تحت فشار قرار دهند و بگویند چرا شما این کار و آن کار را که تعهد داشتید، نکردید و بنابراین باید تحریم‌های بیشتری بشوید.

به جای اینکه ایران در بعضی جاها بیاید سکان رهبری را بر عهده بگیرد و برای منافع کشورهای در حال توسعه بجنگد، به جایش تلاش می‌کند خلاصه یک موضع متفاوت بگیرد و فقط با «نه» گفتن ابراز وجود بکند که خب عملا با این وضعیت چیزی دستگیر ایران نمی‌شود. گو اینکه الان می‌بینیم این قطع‌نامه با 161 رأی تصویب شد و آنهایی که رأی ندادند شاید بیشتر به چشم می‌آیند که حالا کشوری که حتی در قانون اساسی خودش بحث محیط زیست و حقوق محیط‌زیستی را در واقع به رسمیت می‌شناسد، چرا چنین کاری را می‌کند!

متن کامل:

https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-852341

#امتداد
@emtedadnet