Get Mystery Box with random crypto!

⁦♥️⁩آموزش زبان انگلیسی⁦♥️⁩

لوگوی کانال تلگرام en_learn — ⁦♥️⁩آموزش زبان انگلیسی⁦♥️⁩ آ
لوگوی کانال تلگرام en_learn — ⁦♥️⁩آموزش زبان انگلیسی⁦♥️⁩
آدرس کانال: @en_learn
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 133
توضیحات از کانال

You can find useful English Phrases that will enrich your English vocabulary in this channel.
#باهم_بیاموزیم

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2021-10-02 10:34:58 اصطلاح take a chance

اصطلاح take a chance به معائل اصطلاح "دل به دریا زدن" در زبان فارسی است و به معنی انجام دادن کاری که دارای ریسک است می باشد.

Come on, take a chance. you may lose, but it's worth trying.
یالا بابا، دلو بزن به دریا. ممکنه ببازی ولی به امتحانش میارزه.

I'm taking a real chance hiring this guy, so you had better be right about him.
من دارم با استخدام این یارو واقعا ریسک میکنم، پس بهتره که دربارش درست گفته باشی.

You're never going to find real success unless you're willing to take a chance now and then.
هیچوقت موفقیت واقعی رو پیدا نمیکنی مگر اینگه گاهی بخوای دلو به دریا بزنی.


همچنین میتوان به جای عبارت take a chance از take chances نیز استفاده کرد

Take no chances, don't lend money to people you don't know.
ریسک نکن و به کسایی که نمیشناسی پول قرض نده.

@en_learn
14 views07:34
باز کردن / نظر دهید
2021-09-28 21:00:16 لغات با پسوند ist

پسوند ist یک پسوند انسان ساز است

این پسوند با اضافه شدن به برخی کلمات در واقع به فعاليت، تئوری باور و يا اعتقاد یک شخص اشاره می کند.
Noun + ist = person (job, ...)

art + ist = artist
هنرمند

violin + ist = violinist
ويولنيست (کسی که ويولن مينوازد)


مثال های بیشتر

racist = نژادپرست

marxist = مارکسيست

feminist = ط‌رفدار حقوق‌ زنان‌

psychiatrist = روانپزشک

colorist = رنگ زن/ نقاش

atheist = خدا ناباور

moralist = معلم اخلاق

dentist = دندانپزشک

fascist = فاشيست

chemist = شيمي‌ دان‌ ، داروساز

nihilist = پوچ‌ گرا

capitalist = سرمايه‌ دار ، سرمايه‌ گری

protagonist = پيشقدم‌ ، پيش‌ كسوت‌

misogynist = ضد زن

deist = خدا پرست

diplomatist = ديپلمات

egotist = خود پرست

futurist = آينده نگر

dramatist = نمايشنامه نويس

jurist = فقيه

oculist = چشم پزشک

ophthalmologist = چشم پزشک

orthopedist = ارتوپد

annalist = تاريخچه نويس

apologist = مدافع

evangelist = مبلغ

extremist = افراطی

ornithologist = پرنده شناس

somnambulist = خواب گرد/ کسی که در خواب راه ميرود

altruist = نوع دوست

bigamist = مرد دو زنه

linguist = زبان شناس

metallurgist =فلز کاری

meteorologist = هواشناس

opportunist = فرصت طلب

psychiatrist = روانپزشک

psychologist = روانشناس

radiologist = راديولوژيست

separatist = تجزيه طلب

zoologist = جانورشناس

chemist = شيميدان

caricaturist = کاريکاتوريست

archaeologist = باستان شناس

lobbyist = لابی گر

prohibitionist = طرفدار منع مسکرات

socialist = سوسياليست

sociologist = جامعه شناس

propagandist = مبلغ / تبلیغات چی

motorcyclist = موتور سوار

typist = تايپيست

florist = گلفروش

guitarist = گيتاريست

machinist = کسي که با ماشين ابزاری کار ميکند

journalist = روزنامه نگار

assist = کمک/ دستيار

cartoonist = کاريکاتوريست

environmentalist = محيط زيست

geologist = زمين شناس

realist = واقع گرا

tourist = گردشگر

bicyclist = دوچرخه سوار

vocalist = خواننده

scientist = دانشمند

@en_learn
34 views18:00
باز کردن / نظر دهید
2021-09-26 09:52:01 یک اصطلاح جالب

One's very own
مال خودِ خودِ آدم بودن

از این اصلاح برای بیان این که چیزی تماما متعلق به فردی می باشد استفاده می شود.


مثال:

You are my very own!
تو مالِ خودِ خودمی!

I am your very own!
من مالِ خودِ خودت ام!

At last, Mori had a room of her very own.
در نهایت، موری اتاقِ خودِ خودش را داشت.

Well, you finally have your very own car.
خب، آخرش ماشین خودِ خودت رو داری.

Mom said I can have my very own room in the new house!
مامان گفت من میتوانم اتاق خودِ خودم را در خانه ی جدید داشته باشم.

I’ve dreamed of buying a little house of my very own.
من رویای خرید خانه ی خودِ خودم را داشته ام.

She was thrilled at the idea of having her very own toys to play with.
او از ایده‌ ی داشتن عروسکِ خودِ خودش برای بازی هیجان زده بود.

@en_learn
34 views06:52
باز کردن / نظر دهید
2021-09-26 09:51:11 #اصطلاح
#idiom


You made my day
روزم رو ساختی/ خیلی حال دادی بهم/ خوشحالم کردی


کاربرد:
مثلا طرف یه کاری براتون انجام داده و لطف کرده بهتون و میخواهید بگید خیلی حال کردید.
در واقع یک نوع سپاسگزاری هم به حساب میاد.

You are very kind, you made my day.
تو خیلی مهربانی، روزم رو ساختی/ خوشحالم کردی/ بهم حال دادی

What an amazing post, You made my day, Man.
چه پست جالبی، روزم رو ساختی رفیق.


@en_learn
30 views06:51
باز کردن / نظر دهید
2021-09-21 23:16:50 ۲ جمله پرکاربرد با یک معنی


Go easy on that.
Take it easy.
زیاد سخت نگیر.

@en_learn
54 views20:16
باز کردن / نظر دهید
2021-09-14 20:04:05 چند جمله مفید در هنگام صحبت کردن

۱. وقتی مایل نیستید که گوینده حرفش را تکرار کند، میتوانید از عبارات زیر استفاده کنید:

So you said.
I get the point.
All right, already.
I heard you, already.
Stop harping on that subject.
You are preaching to the choir.
You sound like a broken record.

____

۲. وقتی می خواهید که گوینده صحبتش را تمام کند، میتوانید از عبارات زیر استفاده کنید:

Some things are better left unsaid.
Don't waste your breath.
Keep it to yourself.
Spare me the story.
Save it!
Shut up! (Impolite.)
Zip up your mouth!
Give it a rest!

______

۳. وقتی می خواهید به نکته ای که در مورد آن حرف میزدید برگردید، میتوانید از عبارات زیر استفاده کنید:

What was I saying?
Where was I?
What were we talking about?
I've lost my train of thought for a moment.
I'm a little absent-minded.

___

۴. وقتی که می خواهید گوینده ساده و قابل فهم صحبت کند، میتوانید از عبارات زیر استفاده کنید:

Give it to me in plain English.
What does that mean in plain English?
Stop circumventing the issue.
Stop speaking in circles.
Put your cards on the table.
Don't beat around the bush.

____

۵. وقتی می خواهید بگویید که حرف گوینده را می فهمید، میتوانید از عبارات زیر استفاده کنید:

I understand.
I see.
I get it.
I got it.

__

۶. وقتی می خواهید صحبت گوینده را قطع کنید و مطلبی را بگویید، میتوانید از عبارات زیر استفاده کنید:

I'm sorry to interrupt, but you're not exactly right.
I beg your pardon, but I don't think that's entirely correct.
May I interrupt for a minute?
Can I say something?
Can I add something here?
Can I put in my two cents' worth?
If I may.

___

۷. وقتی می خواهید روی جدی بودن صحبتتون تاکید کنید، میتوانید از عبارات زیر استفاده کنید:

I'm dead serious.
I'm not kidding.
No kidding.


@en_learn
84 views17:04
باز کردن / نظر دهید
2021-09-10 19:42:08 چند عبارت و اصطلاح درباره ی خوشحال بودن



I'm on Cloud Nine.
در پوست خود نمی گنجم.


I'm in seventh heaven.
از خوشحالی تو آسمون هفتمم.


I'm walking on air.
تو آسمونا سیر میکنم.


I'm over the moon.
دارم میمیرم از خوشحالی.


I'm on the top of the world.
رفتم به اون بالا بالا ها.

@en_learn
77 views16:42
باز کردن / نظر دهید
2021-09-08 21:49:37 یک اصطلاح کاربردی
an essential idiom


sooner or later
دیر یا زود

Def: eventually, after a period of time.



If you study English seriously, sooner or later you’ll become fluent.
اگر به طور جدی انگلیسی را بخوانی، دیر یا زود روان خواهی شد.


If you work hard, you’ll buy a car sooner or later.
اگر سخت کار کنی، دیر یا زود یک اتومبیل می خری.


@en_learn
84 views18:49
باز کردن / نظر دهید
2021-09-02 10:35:02 #grammar

Questions with How; short answers
شیوه سوال ساختن با How و نحوه جواب دادن کوتاه به سوالات در زمان حال ساده

How often do you work out?
Every day.
Twice a week.
Not very often.
هر چند وقت يكبار ورزش می کنی؟
هر روز
دوبار در هفته
نه خیلی مواقع

How long do you spend at the gym?
Thirty minutes a day.
Two hours a week.
About an hours on weekends.
چه مدت تو باشگاه وقت صرف می کنی؟
30 دقیقه در روز
دو ساعت در هفته
حدود یک ساعت آخر هفته ها

How well do you play tennis?
Pretty well.
About average.
Not very well.
چقدر خوب تنیس بازی می کنی؟
نسبتاً خوب
در حد متوسط
نه خیلی خوب

How good are you at sports?
Pretty good.
OK.
Not so good.
چقدر تو ورزش كردن خوبی؟
نسبتاً خوب
خوب
نه خیلی خوب
@en_learn
119 views07:35
باز کردن / نظر دهید
2021-08-23 18:50:24 #اصطلاح
#idiom

once in a blue moon
گهگاه / هر از گاهی / به ندرت


Once in a blue moon my wife and I eat at a very expensive restaurant.
هر از گاهی من و همسرم در یک رستوران بسیار گرانقیمت غذا می خوریم.

Snow falls on the city of San Diego once in a blue moon.
به ندرت در شهر سان دیگو برف می بارد.

@en_learn
131 views15:50
باز کردن / نظر دهید