چندتا افعال عبارتی پر کاربرد که بعید میدونم بلد باشی To size | English Test
چندتا افعال عبارتی پر کاربرد که بعید میدونم بلد باشی To size up ارزیابی کردن the interviewer sized me up اینترویور (شخصی که از شما مصاحبه میگیرد) من رو ارزیابی کرد before buying the business I had sized up the company قبل از خرید بیزنس من شرکت رو ارزیابی کرده بودم. Rat out چوغولی کردن، لو دادن، آدم فروشی کردن... She ratterd out her Coleague who was involved in the scandal —- I can't believe you ratted me out like that to Mom and Dad! باورم نمیشه اینطوری منو به مامان و بابا فروختی! suck up to someone پاچه خواری کردن He's sucked up to his boss otherwise he'd get fired پاچه خواری رئیسشو کرده (که اخراج نشده) وگرنه که اخراج میشد! #phrasal_verbs ◄ AdvancedEnglish: