2023-06-16 14:07:23
Bang bang-
Nancy Sinatra I was five and he was six
We rode on horses made of sticks
He wore black and I wore white
He would always win the fight
من پنج ساله بودم و اون شیش
ما اسبهای چوبی مون رو می تازوندیم
اون سیاه می پوشید و من سپید
همیشه توی جنگ برنده بود
1 ( Bang bang, he shot me down
Bang bang, I hit the ground
Bang bang, that awful sound
Bang bang, my baby shot me down ) 1
به من شلیک می کرد، بنگ بنگ
من زمین می خوردم ، بنگ بنگ
اون صدای مهیب، بنگ بنگ
عشق من به من شلیک می کرد، بنگ بنگ
Seasons came and changed the time
When I grew up, I called him mine
He would always laugh and say
"Remember when we used to play?"
فصل ها گذشتن و و زمونه عوض شد
وقتی که بزرگ شدم ، بهش گفتم تو مال منی
همیشه می خندید ومی گفت:
"بازی هامونو یادت میاد؟ "
Bang bang, I shot you down
Bang bang, you hit the ground
Bang bang, that awful sound
Bang bang, I used to shoot you down.
من بهت شلیک می کردم ،بنگ بنگ
تو می افتادی زمین،بنگ بنگ
اون صدای وحشتناك، بنگ بنگ
من همیشه بهت شلیک می کردم، بنگ بنگ
Music played, and people sang
Just for me, the church bells rang.
Now he's gone, I don't know why
And till this day, sometimes I cry
He didn't even say goodbye
He didn't take the time to lie.
موزیک نواخته مى شد و آدمها آواز مى خوندند
صداى ناقوس کلیسا فقط واسه من بود
حالا اون رفته و من نمی دونم چرا؟
و تا این روز ، بعضی وقتها براش اشك ميريزم
حتى یه خداحافظی هم نکرد
حتى وقتی براى دروغ گفتن هم صرف نكرد
Repeat-1
حمایت شما=دلگرمی ما https://telegram.me/EnglishNovin
لطفاً این کانال را به دیگران معرفی کنید ╆━━━┅═ ═┅┅──┄
5.5K views11:07