تو این پست قراره در مورد اصطلاحاتی صحبت کنیم که کاربردشون برای | EnglishPersian | انگلیش پرشین
تو این پست قراره در مورد اصطلاحاتی صحبت کنیم که کاربردشون برای وقتیه که بخواهیم به کسی بگیم عجله کنه. با اصطلاح Hurry up که آشنا هستید. این هم چند اصطلاح دیگه:
اصطلاح 1: Get a move on
اصطلاح 2: Come on رایجترین عبارت تو این گروهه. Come on یعنی زودباش، یالا
اصطلاح 3: Move it تو فارسی وقتی میخواهیم به کسی بگیم "عجله کنه"، میگیم: "بجنب" تو انگلیسی هم Move it همچین کاربردی داره
اصطلاح 4: Get on with it
اصطلاح 5: Shake a leg تو فارسی میگیم "دست بجنبون" ولی تو انگلیسی میگن Shake a leg یعنی "پا بجونبون"!!
اصطلاح 6: Get the lead out تو موقعیتهای خیلی خودمونیتر استفاده بشه.
اصطلاح 7: Step on it دو تا کاربرد خیلی رایج داره. اول اینکه به کسی بگیم عجله کنه و دوم برای وقتیه که به کسی بگیم با ماشین سریعتر بره. Step on یعنی پاتون رو بذارید رو چیزی. در اصطلاح Step on it کلمه It اشاره داره به پدال گاز (Gas). پس Step on it میشه "گازشو بگیر / بیشتر گاز بده"
اصطلاح 8: Make it snappy
اصطلاح 9: Snap to it
Example 1: Move it back " هر چه سریع تر برگردین عقب (عقب نشینی کنید)" نکته: اصطلاح Fall back دقیق ترین معادل برای عبارت "عقب نشینی کردن" است.
Example 2: We have to get moving if we don't want to miss the movie " اگه نمی خوایم فیلم رو از دست بدیم باید عجله کنیم"
Example 3: Come on! Shake a leg or else you'll be late for school " یالا ده بجنب ، وگرنه مدرسه ات دیر میشه ها!"
Example 4: Step on it. We don't have all day " عجله کن. ما تمام روز رو وقت نداریم"